نگاه نو به مفهوم رضایت جنسی
توجه: نگاهی متفاوت به مفهوم رضایت جنسی
طی چند دهه گذشته، مراحل پاسخ جنسی در انسان با جمعبندی نظرهای پژوهشگران جنسیت آقا و خانم مسترز و جانسون و سپس خانم کاپلان به شکل «میل جنسی، برانگیختگی، ارگاسم و فرونشینی» تعریف شد.
بسیاری از زوجها که با اعتقاد به اختلال در عملکرد جنسی به کلینیک مراجعه میکنند در واقع مشکلاتی دارند که فقط با این مدلهای خطی و عمدتا زیستشناختی قابل توضیح نیستند. مثلا:
1- انتخاب زمان نامناسب بهوسیله همسر
2- علاقه نداشتن به همسر
3- عادتها و رفتار جنسی متفاوت همسر
4- عدم ملاعبه (پیش نواز جنسی)
بهخصوص در مورد میل جنسی، تفاوتهای موجود میان آقایان و خانمها بسیار چشمگیرتر است ولی این موضوع به مفهوم آن نیست که این میل در مردها بیشتر است یا در زنها (که به غلط در بسیاری از نوشتهها به آن اشاره میشود) بلکه ماهیت آن در زنان و حتی برخی مردان با کلیشه رایج و حتی تصریح شده در راهنمای طبقهبندی اختلالات روانی (DSM) تفاوت دارد.
مدل غیرخطی بسون
مدل بسون به تفاوتهای عمده در مفاهیم میل جنسی و برانگیختگی جنسی در زنان و مردان توجه ویژه دارد. از جمله این تفاوتها میتوان به این موارد اشاره کرد:
1. سطح پایینتر هورمون تستوسترون در خون زنان میتواند توجیهکننده این موضوع باشد که چرا بیشتر زنان در مقایسه با مردان، در پاسخ به تکانههای جنسی و رفع تنش فشار کمتری حس میکنند.
2. میل جنسی در زنان فراتر از نیازهای زیست شناختی است در حالیکه مردان توجه شان به زنان بیشتر تمایل جنسی و غریزی است.
3. برانگیختگی جنسی در مردان با تغییرات عمده زیستشناختی بهخصوص ایجاد نعوظ که جنبه کارکردی دارد، همراه است ولی در زنان به جز افزایش ترشحات واژنی، تغییر و آمادگی ذهنی نیز اهمیت زیادی دارد و از نظر ذهنی هم باید آماده باشد.
4. ارگاسم در زنان مختلف و حتی در یک فرد خاص از زمانی به زمان دیگر میتواند تجربه متفاوتی باشد. این تفاوتها باعث میشوند با تعاریف موجود برای اختلالهای میل یا برانگیختگی جنسی، برچسب بیماری به بسیاری از خانمهایی زده شود که اصولا شرایط پاتولوژیک خاصی ندارند و نیاز به زمان طولانی دارد و چون فراتر از حوصله مردان است ممکن است به ارگاسم نرسند.
طبق این مدل، بسیاری از زنان ممکن است در شرایط معمول به لحاظ میل و انگیزه جنسی در حالتی خنثی قرار داشته باشند و این شرایط وقتی عوض میشود که عاملی هیجانی مثل ابراز علاقه یا محبت همسر یا حتی انگیزهای غیرجنسی، همچون جرقهای باعث برافروخته شدن میل جنسی شود. یعنی برخلاف الگوهای قبلی که میل جنسی را احساسی خودبهخودی و همیشگی تلقی میکند، مدل بسون آن را احساسی واکنشی میداند که در پاسخ به محرکها و انگیزههای محیطی به وجود میآید. به عبارتی دیگر، میل جنسی گاه پس از برانگیختگی و در پاسخ به آن ایجاد میشود.
رفتار سابق همسر، رضایت زن از شوهر، احترام به شخصیت زن، همه در میل جنسی زنان تأثیر دارند. حال شما فکر کنید زنی که تحت خشونت مرد قرار میگیرد، می تواند ذهن خود را فارغ البال از رنج و خشونت در موقع نزدیکی نماید؟
زمانی که به یک رستوران خوب میروید و از کیفیت غذا و پذیرایی راضی هستید و این موضوع باعث مراجعه مجدد شما به آنجا خواهدبود. همانگونه که ملاحظه میکنید، «رضایت جنسی» در این مدل به عوامل مختلفی وابسته است و با ارگاسم تامین نمیشود و برعکس، گاه ممکن است اگر شرایط دیگر در رابطه فراهم باشد، حتی بدون تجربه ارگاسم هم حاصل شود.
به این ترتیب مردان و زنان باید بدانند واکنشهای جنسی در همسرشان، علاوه بر سلامت جسمی و روانی، به آنچه در زندگی روزمره احساس میکنند و همچنین تجربههای قبلی جنسی کاملا وابسته است و نمیتوانند در حالی که زندگی جنسی و غیرجنسی آنها را غباری از دلخوری، عصبانیت و از آن بدتر خشونت، سرخوردگی، تحقیر، بیمسوولیتی و ناآگاهی فراگرفته است، توقع میل، انگیزه و رفتار جنسی مناسب از طرف مقابل داشته باشند.
خلاصه کلام:
رفتار مرد در طول زندگی و در طول شبانه روز، محبت متقابل و عدم خیانت و با احترام برخورد نمودن و قدردان زحمات همسر بودن ، خاطرات خوب در لذت جنسی همسر مثمرثمر است.
پیامبر چون از عبادت خسته می شد، خطاب به همسرش می فرمود: کلمنی یا حمیرا: با من سخن بگو حمیرا.
تدوین: دکتر کرباسی با کمک علی آذین فلوشیپ بیماریهای جنسی