اسکیزوفرنیا چیست؟
اسکیزوفرنیا از جمله بیماری های شدید عصبی روانی است.حدود یک درصد جمعیت جهان به این بیماری مبتلا هستند امکان ابتلاء به این بیماری تقریباً در تمام طول عمر وجود داردولی شایعترین سن ابتلاءبه آن 15- 30 سالگی است.
مبتلایان به این بیماری غالباً نیاز به خدمات مستمر روانپزشکی دارند. به طوری که طبق آمار نیمی از تخت های بخشهای روانپزشکی توسط این بیماران اشغال می شود.
این بیماری در بین تمام اقوام، در همه ی فرهنگ ها و طبقات اجتماعی دیده می شود. شیوع بیماری در هر دو جنس زن و مرد به یک نسبت است .
در فرد مبتلا به اسکیزوفرنیا فعالیت ذهنی و روانی دستخوش تغییر می شود. در مرحله حاد بیماری فعالیت های هیجانی، رفتاری، فکری، عملکرد طبیعی خود را از دست میدهند. درمان به موقع همراه با حمایت های خانوادگی عملکردهای روانی بیمار را حفظ کرده و در بازگشت تواناییهای روانی او مؤثر واقع می شود. برای نمونه دانش آموزی که مبتلا به اسکیزوفرنیا است، بطور موقت انگیزه تحصیلی خود را از دست می دهد و اشتغالات ذهنی جدید او را وادار به انزواطلبی و رفتارهای غیرعادی مینماید که با درمان به موقع بهبودی نسبی حاصل میشود.
هر دانش آموزی که بدون دلیل روشن ترک تحصیل می نماید، ندائی از درون می آید که این دانش آموز دچار اختلال روانپزشکی است.
علت بیماری:
علت اسکیزوفرنیا مشخص نیست.
ارث:
بیماری در کسانی بیشتر دیده می شود که در بستگان درجه یک آنها یعنی برادر، خواهر، پدر و مادر بیماری مشابه وجود داشته باشد.اما این به معنی ابتلاء حتمی کسی که با فرد مبتلا رابطه(نسبی) خونی دارد نیست.
صدمات زایمانی:
می گویند صدمات زایمانی مانند فشار بر سر ، هنگام زایمان(استفاده از فورسپس برای انجام زایمان)، طولانی شدن مدت زایمان، کم خونی مغز نوزاد، اختلال تنفسی بعد از زایمان که مغز نوزاد را با کمبود اکسیژن مواجه می سازد از عوامل مهم آسیب پذیری است.
عفونت های دوران حاملگی:
ابتلاء زن آبستن به برخی از عفونت های ویروسی میتواند جنین وی را مستعد به این بیماری نماید.
سوء تغذیه:
تغذیه نامناسب و ناکافی در ماه های اول حاملگی می تواند آسیب های جبران ناپذیری به اعصاب جنین وارد آورده و او را مستعد بیماری سازد.
فشارهای روحی:
عواملی که پیش از این ذکر شد فرد را مستعد بیماری می کند و فشارهای روانی نیز شروع بیماری را تسهیل مینمایند. بچه هایی که در دوران بچگی مضطرب هستند باید بیشتر مورد حمایت قرار گیرند شاید در آینده گرفتار شوند.
برای روشن شدن علت بیماری به مثال های زیر توجه فرمائید:
فرد مستعد کم خونی قلب، ممکن است در اثر فشار روانی دچار سکته قلبی شود.
معده کسی که اسید زیادی ترشح میکند ممکن است در اثر فشارهای روانی دچار زخم معده شود.برهمین منوال ممکن است در فردی که از نظر فعالیت مواد شیمیائی مغز دچار اختلال است و در مواجهه با فشارهای روانی، بیماری اسکیزوفرنیا بروز کند.
روشهای رفتار با فرد مبتلا به اسکیزوفرنیا در شرایط بحرانی:
استفاده از روشهای زیر به شما کمک می کند تا از بدتر شدن وضعیت جلوگیری کنید:
1. تا جائی که می توانید آرام باشید.
2. تحریک های خارجی را به حداقل برسانید. به عنوان مثال تلویزیون و رادیو را خاموش نمائید .
3. شمرده شمرده و آرام صحبت کنید و سعی کنید به او دستور ندهید.
4. خودتان بنشینید و سعی کنید بیمار را تشویق به نشستن و صحبت کردن کنید. به صورت نشسته با بیمار صحبت کنید.
5. بالای سر یا پشت سر بیمار قرار نگیرید و فاصله خودتان را با او حفظ کنید.
6. تا حد امکان وسایل تیز و برنده و یا اشیائی را که به راحتی قابل پرتاب شدن هستند، از دسترس دور نگه دارید.
7. از او بخواهید که در مورد حالات روحی خودش مانند ترس و نگرانی صحبت کند. در این حالت سعی نکنید که او را مجاب یا متقاعد کنید که اشتباه می کند.
8. از در گوشی صحبت کردن یا پچ پچ کردن با دیگران در مقابل بیمار خودداری کنید.
9. از بیان جملاتی مثل «چرا مثل بچه ها رفتار می کنی» «اصلاً این گونه که تو می گویی نیست». «این چه کاری است که می کنی » اجتناب کنید.
10. در مورد نحوۀ رفتار با فرد در شرایط بحرانی با سایر اعضای خانواده صحبت کنید و با هم به تفاهم برسید، تا در چنین شرایطی تمامی اعضای خانواده بدانند که چگونه باید رفتار کنند.
11. مسیر حرکت یا خروج بیمار رااز منزل سد نکنید.
12. او را تشویق کنید که با شما یا فردی که رابطه خوبی با او دارد به بیمارستان برود.
13. اگر نتوانستید بیمار را آرام کنید و شرایط خطرناک برای بیمار یا سایر اعضای خانواده وجود داشت با پلیس 110 تماس بگیرید.
14. از آدرس و تلفن خدمات اورژانس یا مراکز روانپزشکی که دارای اورژانس هستند مطلع باشید.
15. حتیالامکان تلفن پزشک معالج بیمار یا مددکار اجتماعی بیمارستان روانپزشکی را در دست داشته باشید.
16. بدانید که در این مواقع از چه کسانی اعم از دوست ،اقوام یا همسایگان می توانید تقاضای کمک نمائید.
خونسردی خود را حفظ کنید و بدانید که شما قبلاً نیز با چنین موقعیتهایی روبرو شدهاید و قادر بوده اید وضعیت بحرانی را کنترل نمائید.
علائم بیماری اسکیزوفرنیا (علایم مثبت):
تشخیص بیماری اسکیزوفرنیا براساس علایم هیجانی، روانی و رفتاری در فرد انجام می گیرد .از این رو شناخت این علائم و توجه به موقع به آنها در تشخیص زودرس بیماری حائز اهمیت است.
علایم بیماری بسیار متنوع است که در نزد بیماران مختلف تفاوتهای زیادی دارند. علایم بیماری به دو دسته کلی مثبت و منفی تقسیم می شوند. علایم مثبت عبارتند از:
1- اعتقادات غلط (هذیان)
هذیان ها افکاری هستند که واقعیت ندارند .این قبیل افکار باارایه ی دلیل و منطق اصلاح نمی شوند. به عنوان مثال بیمار فکر می کند که «دیگران سعی در آزار و اذیت او دارند» و یا اینکه «دیگران فکرش را می خوانند» و یا «رادیو و تلویزیون پیام خاصی به وی منتقل می کنند».این افکار هذیانی جز با درمان از بین نمی روند.
2- توهمات
اعضای حسی ما ،موقعی که تحریکی به آنها وارد می شود برانگیخته شده و حسی واقع می شود.به عنوان مثال وقتی نوری به چشم تابانده می شود،درک نور واقع می شود.حال اگر بدون آن که نوری وجود داشته باشد چنین احساسی واقع شود در واقع شخص دچار توهم بیتایی است .به بیانی دیگر توهم درک بدون وجود محرک خارجی واقعی است .چنین حالتی ممکن است برای هر یک از حواس پنجگانه بروز کند.توهم شنوایی وقتی است که بیمار صدا یا صداهایی را می شنود که واقعیت خارجی ندارند. احساس می کند که شخص یا اشخاصی با او صحبت می کنند. صدائی را می شنود که به او دستور انجام کاری را می دهد.
در توهم بینایی ، بیمار در برابر چشمان خود صحنه هایی را می بیند که وجود خارجی ندارند .
توهم بویایی زمانی است که شخص بوهایی را حس می کند که واقعیت خارجی نداشته و دیگران آن را حس نمی کنند. این قبیل حالات درکی بدون وجود محرک خارجی در سایر حواس از جمله چشایی و لمسی هم میتواند رخ دهد. اما در هر حال شایعتربن نوع آنها توهم شنوایی است. (بیشتر صداهایی را می شنود که وجود خارجی ندارند).
3- انکار بیماری
انکار بیماری به معنی لجبازی بیمار نیست، بلکه شخص مبتلا واقعاً خود را بیمار نمی داند و از این که دیگران رفتارهای وی را بیمار گونه تلقی می کنند تعجب کرده و ناراحت می شود. در این حالت به رغم تلاش اعضاء خانواده، بیمار خیالی بودن افکار و توهمات خود را انکار می کند و از برنامه های درمانی پیروی نمی کند.
4- کناره گیری از اجتماع
ترس بیماراز محیط و اشخاص ، ترس از تحت تعقیب قرار داشتن و علایم شبیه به اینها باعث می گردد که بیمار خود را در منزل مخفی نماید. ارتباطات در خارج از خانواده و سپس ارتباط با اعضای خانواده روز به روز کمتر می شود.
5- اختلال خواب
در بسیاری از موارد به خصوص در مراحل اولیه، بیداریهای شبانه، راه رفتن در اطاق و احتمالاً سیگار کشیدنهای شبانه از علائم آن می باشد.
بیمار ممکن است تمایل بیشتری به خواب در روز پیدا کند و نظم طبیعی خواب مختل گردد. ادامه این بی خوابی ها باعث تشدید و یا عود بیماری می شود.
6- اختلال هیجان
اختلال در واکنش های هیجانی به صورت گریه و خنده های بی مورد، کرختی و بی حوصلگی، عصبانیت و پرخاشگری از علائم شایعی است که در این بیماران دیده می شود.
7- رفتارهای عجیب و غریب
گاهی بیماران وضعیتهای خاصی به خود می گیرند.به عنوان مثال ممکن است مدت ها به یک نقطه خیره شوند. با خودشان حرف بزنند. کارهای تکراری انجام دهند. ساعت ها روی یک پا بایستند.تقلید بیمارگون گفتار و رفتار اشخاص دیگر از جمله رفتارهای عجیب و غریب بیمار می باشند.
وجود علائم فوق ، نشانه ابتلا به بیماری یا تشدید و عود بیماری است . دراین مواقع بدون از دست دادن وقت با پزشک مشورت کنید.
علایم بیماری اسکیزوفرنیا(علایم منفی):
1. فقدان انگیزه یا کم شدن آن: ممکن است بیماری بدون هیچ دلیلی یا مشکلی در زندگی، انگیزه خود را برای انجام کارهای روزمرۀ خود از دست بدهد. یک دانش آموز ممکن است تحصیل خود را رها کند و یا نمراتش کاهش یابد، یک مهندس یا پزشک کارهای خود را کم کرده و یا قطع نماید و یا کسی
2. عدم رسیدگی به بهداشت فردی: استحمام، تعویض لباس، رسیدگی به وضع ظاهر و آراستگی نسبی در بیمار مبتلا (زن و مرد) از علایم بارز این بیماری است. گاهی این بی توجهی تا اندازه ای شدید میشود که اگر سایر اعضاء خانواده وی را مجبور به استحمام نکنند خود بیمار به این کار مبادرت نکند.
3. کناره گیری از محیط و انزواطلبی: این رفتار ممکن است ناشی از علامت مثبت بیماری یعنی ترس از مردم و وجود هذیان بدبینی باشد ولی در برخی مواقع بدون وجود چنین ترسها یا هذیانهایی بیمار گوشه گیر میشود، علائقش برای ارتباط با محیط و دیگران را از دست میدهد. مدام در افکار خود غوطه ور است. در واقع تمام شبانه روز خود را در منزل سپری میکند و به کار مشخصی نیز نپردازد.
4. کندی عواطف و احساسات: ممکن است برخی از بیماران در برابر حوادث شادی آور و یا غم انگیز روزمره زندگی مانند دیگران هیجانات مناسب نشان ندهند. یا اگر بیمار را با سالهای قبل از بیماری خودش مقایسه کنیم، عواطف سطحی و کندی را بعد از بروز بیماری نشان دهد. در این حالت بیمار مخصوصاً احساسات خود را مخفی یا کنترل نمی کند بلکه اساساً سیستم اعصاب او قادر نیستند عواطف مناسبی را نشان دهند.
5. کم صحبت کردن: از دیگر علایم منفی بیماری است. در بسیاری موارد بیمار حرفی برای گفتن ندارد و یا دامنه اطلاعاتی که ضمن صحبت کردن ابراز میکند محدود میباشد و جملات تکراری میگوید.
6. کاهش تمرکز فکر: کاهش تمرکز فکر و به تبع آن یادگیری از جمله علایم این بیماری است. به همین دلیل ممکن است فرد نتواند کارهایی را که قبل از ابتلاء به بیماری انجام میداده برنامه ریزی کرده و در انجام مراحل آن کار، نظم سابق را رعایت نماید و در انتها به هدف خود نایل گردد.
به یاد داشته باشید که علایم منفی نیز جزو علایم بیماری است و آنرا به تنبلی، لاقیدی، بی تفاوتی نسبت به مسائل زندگی نسبت ندهیم. تشخیص علایم منفی در مقایسه با علایم مثبت آسان نبوده و نیاز به دقت و توجه بیشتری دارد. به خاطر علایم منفی، بیمار را سرزنش نکنیم.
از روشهای زیر در برقراری ارتباط با فرد مبتلا به اسکیزوفرنیا اجتناب کنید:
1- با بیمار زیاد محبت نکنید و از نصیحت مکرر خودداری نمایید.
2- هنگام سخن گفتن بیمار، به او توجه کنید و به حرفهای او گوش فرا دهید.
3- مکرر از بیمار انتقاد نکنید.
4- در افکار و احساسات بیمار زیاد دخالت نکنید. این دخالت ها هر چند از روی دلسوزی است ولی میتواند برای بیمار مضرر باشد.
5- سعی نکنید بطور افراطی با بیمار صمیمی شوید. خانواده ممکن است بواسطه این صمیمیت به خود اجازه دهد که کنترل بیشتری بر بیمار داشته باشد.
خانواده بیمار ممکن است فکر کند اگر فردی خواسته باشد می تواند کنترل رفتار خود را به دست گیرد، در این صورت در مقابل گوشه گیری و بیانگیزگی و سایر علایم منفی بیماری احتمال دارد بر آشفته شده و هیجانات خود را ابراز کند.
استفاده از روشهای زیر منجر به کنترل هیجانات خانواده می گردد:
1-شناخت بیماری و علایم آن.
2- داشتن اطلاعات در مورد منطق و اهداف درمان.
3-کاهش احساس گناه خانواده و حس تقصیر مخصوصاً در ارتباط با علت بیماری.
4-داشتن انتظارات واقع بینانه نسبت به نتایج درمان و میزان بهبودی.
5-استفاده از روشهای صحیح ارتباط با بیمار .
خانواده های دارای اسکیزوفرنیا باید قواعد حمایت مؤثر را بدانند:
قواعد حمایت مؤثر
1- در صورتی که مشکل را با اتخاذ روشی ساده تر می توانید حل کنید، از به کارگیری راه حلهای دشوارتر پرهیز نمایید.
2- مشکلات را دست بالا بگیرید. میزان فرسودگی ناشی از بیماری را عمده کنید، فشار روانی که خانواده متحمل می شود را آشکار کنید. از بیان مشکلات خود خجالت نکشید.
3- بدانید چه چیزی را می خواهید به دست آورید. نیازهای خود را اولویت بندی کنید. بر تأمین مهمترین آنها تأکید داشته باشید. از کلی گویی و بیان مبهم نیازهای خود بپرهیزید.
4- تنها کار نکنید. برای بیان نیازهای خود و تأمین آنها با دیگران که درد مشترک دارند تشریک مساعی نمایید. با سایر خانواده ها ارتباط برقرار کنید. نیازهای مشترک خود را پیدا کنید. برنامه های مشترک تنظیم کنید.
5- افراد توانمند را شناسایی کرده و از آنها در پیشبرد اهداف خود کمک بگیرید. بسیاری از افراد با نفوذ جامعه می توانند در تحقق اهداف و نیازهای شما مؤثر واقع گردند، آنها را جستجو کرده و تماس برقرار کنید. افراد مؤثر جامعه را می توانید در میان مقامات لشکری و کشوری، روزنامه نگاران و کسانی که با رسانه های جمعی کار می کنند، از میان اعضاء مجلس شورای اسلامی و شوراهای شهری و روستایی و افرادی که علاقمند به مشکلات و نیازهای شما و بیمارانتان می باشند جستجو کرده و تماس برقرار نمایید. مشکلات خود را با آنها در میان بگذارید.
6- ارتباط منظم و مستمر داشته باشید و مشکلات و نگرانی های خود را مستمراً به جامعه انتقال دهید. از این که پاسخ سریع نمی گیرید خسته نشوید، برخواسته های خود پافشاری و سماجت داشته باشید. با لحنی آرام، منظم و بدون تردید گفتگو کنید، از پرخاشگری، عصبانیت بپرهیزید.
7- یادتان باشید که خواستن توانستن است.
آشنایی با درمان بیماری اسکیزوفرنیا
رهائی از بیماری اسکیزوفرنیا
ممکن است افراد مبتلا به اسکیزوفرنیا نسبت به دریافت درمان بی میل باشند و یا امیدوار باشند که علایم بیماری بدون درمان از بین برود. ممکن است نگران باشند که درمان به درستی انجام نمیشود و یا نگران باشند که مردم چه فکری در مورد آنها می کنند. کشف اطلاعات جدید نسبت به اسکیزوفرنیا موجب ساخت داروهای مؤثر و درمان های جدید شده است. افراد مبتلا به اسکیزوفرنیا بیشتر تمایل دارند که در خانه درمان شوند. برای کنترل آن به مطب و یا درمانگاه باید مراجعه کنند. البته اگر بستری شدن در بیمارستان لازم شود، معمولاً این دوره گذرا و کوتاه خواهد بود.
واقعیت بیماری روانی اسکیزوفرنیا را بپذیرید و برای درمانش کمک کنید و به طالع بین و طب های سنتی مراجعه ننمائید.
درمان دارویی در بیمار اسکیزوفرنیا ستون درمان است.
برخی از انواع روانپریشی شامل موارد زیر می باشد:
•روانپریشی ناشی از مواد:
استفاده یا ترک موادی مانند الکل، حشیش، شیشه، قرص اکستازی و سایر مواد می توانند با ظهور علایم روانپریشی مرتبط باشند. گاهی این علایم پس از رفع اثر یک ماده از بین می روند. در موارد دیگر، بیماری ممکن است طولانی شود یا پس از ترک مواد تظاهر نماید.
•روانپریشی بعلت صدمات مغزی:
برخی اوقات روانپریشی ممکن است ناشی از صدمات وارد شده به سر یا مربوط به بیماری های جسمی دیگری که عملکرد مغز را می سازند( نظیر انسفالیت یا التهاب مغز، ایدز یا سرطان) باشد. در این گونه موارد، غالباً علایم دیگری چون مشکلات حافظه یا اختلال جهت یابی و همچنین علائم جسمی (مثلاً تب، درد یا جراحت) نیز وجود دارند.
•روانپریشی واکنشی گذرا:
علایم روانپریشی ممکن است به طور ناگهانی و به دنبال یک استرس (فشار روانی) در زندگی فرد مثل مرگ یکی از اعضای خانواده یا تغییر محیط زندگی بروز کنند.این علایم می توانند شدید باشند اما غالباً فرد به سرعت و تنها در عرض چند روز بهبود می یابد.
•اسکیزوفرنیا
اسکیزوفرنیا نوعی روانپریشی است که تغییرات رفتاری و علایم آن حداقل (شش) ماه طول بکشد. علایم و طول مدت بیماری از فردی به فرد دیگر متفاوت است.
• اختلال شبیه اسکیزوفرنی (اسکیزوفرنی فرم):
این بیماری بسیار شبیه اسکیزوفرنیا است به استثنای اینکه علایم آن کمتر از (شش) ماه طول می کشد.
• اختلالات خلقی:
این گروه از اختلالات، اختلالات خلقی دو قطبی (مانیک- دپریسو)،مانیا( شیدایی)- وافسردگی را شامل میشوند.
در اختلال خلقی دو قطبی، شخص به طور متناوب دچار خلق بالا (شیدایی) و یا کاهش خلق (افسردگی) میشود. در صورت بروز نشانه های روانپریشی، این نشانه ها اغلب با خلق سازگار خواهند بود. به عنوان مثال بیماران افسرده ممکن است صداهایی را بشنوند( توهمات شنوایی) که آنها را بی کفایتی و یا بی ارزش می نامند و یا او را گناهکار می خوانند. بیمار مانیک ممکن است بیش از حد هیجان زده و یا خوشحال باشد. فکر کند که فرد بسیار مهمی است و به بذله گویی یا شیرین کاریهای افراطی مبادرت ورزد.
• اختلال اسکیزوفرنیا افکتیو:
این تشخیص زمانی مطرح می شود که فرد هم علائم بیماری خلقی (نظیر افسردگی یا شیدایی) و هم علائم اسکیزوفرنیا را به صورت همزمان دارا باشد. به عبارت دیگر تابلوی بیماری، شبیه هیچ یک از اختلالات خلقی یا اسکیزوفرنیا (به تنهایی) نیست.
• افسردگی روانپریشانه:
این اختلال به صورت افسردگی شدید همراه با علایم روانپریشی مشخص می شود به صورتی که هیچ دورهای از شیدایی یا خلق بالا حین بیماری اتفاق نیفتاده باشد. این نکته تفاوت این بیماری با اختلال دو قطبی میباشد.
سازگاری خانواده با فرد مبتلا به اسکیزوفرنیا:
انزوای اجتماعی و کاهش عملکرد بیمار در زمینه های شغلی و روابط اجتماعی باعث مشکلات بیشتری برای بیمار می گردد. برای پیشگیری از انزوا و گوشه گیری، بازتوانی روانی برای بیمار ضروری است تا فعالیت های عادی زندگی بیمار کمتر مختل شود.
خانواده با انجام اقداماتی می تواند در سازگاری شخص با بیماری خود و همچنین حفظ و ارتقاء توانمندی های روانی او، به وی کمک کند. این اقدامات عبارتند از:
1-مراقبت مستمر از بیمار و رها نشدن وی:
بیمار نیاز به مراقبت های دارویی، بهداشتی و توانبخشی روانی دارد که تمام اینها از عهده یک نفر خارج است.
بهتر است تا حد امکان تمام اعضاء خانواده در این مراقبت نقش داشته باشند و هر یک از وظایف مراقبت متناسب با شرایط اعضاء خانواده میان آنها قسمت شود.
2- به شخص مبتلاکمک کنید بیماری خود را بپذیرد:
با کم شدن و قطع افکار هذیانی، بیمار قادر به فراگیری این آموزشها میباشد. برای این منظور، بهتر است اعضاء خانواده آموزشهای لازم را فرا گیرند و در زمان های مناسب اطلاعات مربوط به بیماری را با حوصله به بیمار منتقل کنند.
یکی از این فرصت ها هنگامی است که بیمار در مورد علت مصرف دارو، نام بیماری، ویا علت علائم خود جویا می شود. در این لحظه خانواده می تواند با پاسخی کوتاه بر دانش بیمار بیفزاید.
در زمان انتقال اطلاعات از سخنرانی، نصیحت و ارائه اطلاعات زیاد در مدت کوتاه به فرد خودداری کنید.
3- ایجاد امیدواری در بیمار:
با انجام معاینات دوره ای و دستورات داروئی و رسیدگی به بهداشت و تندرستی بیمار، او را امیدوار نمائید.
4- عوارض بیماری را ثبت کنید و برای پزشک گزارش کنید:
این توجه باعث می شود که بیمار نسبت به بیماری خود آگاهی بیشتری بدست آورد و سعی کند آنها را با خانواده و پزشک معالج خود در میان گذارد.
5- همراهی با بیمار:
سبک زندگی سالم، ساعت خواب شب، همراهی در خرید مایحتاج خانواده، ورزش منظم، همراهی در گردش خانواده
6- بیمار را به مصرف منظم دارو تشویق کرده و برمصرف آن نظارت کنید:
افزایش آگاهی شخص از بیماری خود همکاری او را برای مصرف منظم داروها بیشتر خواهد کرد. ضمن تشویق بیمار به مصرف منظم داروها ،از دور و نزدیک (بسته به میزان همکاری بیمار) بر چگونگی مصرف داروها توسط بیمار نظارت کنید.
7- به بیمار برای شرکت در فعالیت های تفریحی و اجتماعی مناسب کمک کنید:
گردش در پارک نزدیک منزل، شرکت در جلسات مذهبی و اعیاد شرکت در جلسات آموزشی مربوط به همین بیماری، شرکت در میهمانی های خانوادگی از جمله این موارد است.
در پی شرکت در جلسات بهتر است رفتارهای مناسب و مفید بیمار مطرح ، حمایت و تقویت شوند.
8-در اجرای برنامه های تنظیم شده ثابت قدم باشید:
بدین منظور وظایف را میان سایر اعضاء خانواده تقسیم کنید و پیگیر باشید که وظایف به موقع و به نحو مطلوب انجام شوند.
9-با بیمار صحبت کنید:
با بیمار آهسته، شمرده شمرده و با صدا و لحنی آرام صحبت کنید. سعی کنید جملات کوتاه بکار برید. از انتقاد و سخنان کنایه دار خودداری کنید.
10-رفتارهای مثبت را تقویت کنید:
بیمار را به خاطر رفتارهای مثبت وی، هر چند هم کوچک باشند تشویق کنید. در انجام کارهای دشوار با وی مشارکت کنید.
11- برای استقلال بیشتر بیمار به وی کمک کنید:
وظایف سبک برای وی در نظر بگیرید و پیش از اجراء نظر وی را برای انجام کارهای محوله جویا شوید. پس از انجام کارها، وی را در برابر سایر اعضاء خانواده تشویق کنید.بدین ترتیب اعتماد به نفس بیمار افزایش می یابد و زمینه برای استقلال و خودگردانی بیمار بیشتر مهیا می شود.
12-مراقب سلامت جسمانی و روانی خود و سایر اعضاء خانواده باشید:
از سلامت جسمی و روانی خود غافل نباشید. برای حمایت و مراقبت کافی از بیمار لازم است سایر اعضاء خانواده سالم، شاداب و پرانرژی باشند. از این رو سایر اعضاء خانواده نیز لازم است از فعالیت های تفریحی، ورزشی و استفاده از اوقات فراغت شخصی خود برخوردار شوند.به خاطر داشته باشید که هر قدر اعضاء خانواده سالم و شاداب باشند، بیشتر می توانند در مراقبت از بیمار به شما کمک کنند.
توجه: یک نفر نباید مدام مراقب یک بیمار باشد زیرا مراقب هم انسان است و خسته میشود و به سلامتی خود و بیمارش لطمه می زند. مسئولیت ها را دوره ای بین یکدیگر تقسیم کنید.
مهارتهای ارتباطی و اجتماعی:
مهارتهای ارتباطی که شخص از طریق آن با دیگران به نحوی ارتباط برقرار می نماید کمک میکند تا عواطف و نیازهایش را به درستی بیان نماید و در بعد اجتماعی قادر به انجام وظایف شغلی نیز باشد. مهارتهای اجتماعی مستلزم تعامل های اجتماعی موفقیت آمیز، درک اجتماعی و انتخاب پاسخ های سودمند برای رسیدن به هدف ارتباط است که منجر به سازگاری اجتماعی و استقلال در زندگی میشود.
راهکارهای بهبود مهارتهای ارتباطی و اجتماعی:
تعریف: مهارت های ارتباطی شامل ارتباط های کلامی و غیرکلامی است:
ارتباط کلامی: سؤال کردن، همدردی، پاسخ دادن
ارتباط غیرکلامی: نحوه نشستن، حرکات دستها و سر، ارتباط چشمی و...
مهارتهای ارتباطی مستلزم شناخت فرد از خود و آگاهی از رفتارهای اجتماعی مثل نحوه ابراز وجود، گفتگوی مؤثر، برقراری ارتباطات دوستانه و صمیمانه و... است.
- سعی کنید با شخصی که تازه ملاقات می کنید، یک یا دو مورد از اطلاعات شخصی خود را با او تبادل کنید.
- در مورد سرگرمی های و علائق خود با دیگران صحبت کنید و در این مورد از آنها نیز جویا شوید.
- سعی کنید در محل های عمومی به رفتارهای مقبول اجتماعی دقت کنید و از آنها الگوبرداری کنید.
- سرعت و تون صدای مناسب موقعیت های اجتماعی را تمرین کنید.
- سعی کنید از لطیفه های جالب و غیرزننده در جمع دوستان و خانواده استفاده کنید.
- برای بهبود روابط خود گوش دادن فعال را تمرین کنید و سعی کنید به جزئیات صحبت دیگران دقت کنید.
- ارتباط کلامی را استفاده از تمرین تلفن به مراکز خدماتی تمرین کنید.
- با مطالعه روزنامه و مجلات متداول در جامعه سعی کنید اطلاعات شخصی خود را از رویدادها و مسائل اجتماعی بالا ببرید و از آنها در ارتباطات خود با دیگران استفاده کنید.
- سعی کنید ابراز وجود یا رفتارهای قاطعانه را با خانواده و دوستان خود تمرین کنید و از رفتارهای کاملاً منفعلانه و پرخاشگرانه اجتناب کنید.
- تا آنجا که می توانید در میهمانی ها و مجامع عمومی شرکت کنید.
- متناسب مکانی که قرار می گیرید لباس خود را انتخاب کنید.
- مدت زمان مناسبی برای صحبت با دیگران انتخاب کنید و از پرحرفی و یا سکوت بیش از حد بپرهیزید.
چه تغییراتی در اعصاب فرد مبتلا به اسکیزوفرنیا رخ میدهد؟
یکی از تغییرات مهمی که در اعصاب افراد مبتلا به اسکیزوفرنیا رخ داده و باعث بروز اختلال در رفتار و هیجانات وی میگردد، تغییرات شیمیایی در مغز وی است. افزایش یا کاهش نامتناسب آنها مانع از کارکرد صحیح سیستم اعصاب فرد میگردد.
برای روشن شدن مطلب بهتر است ابتدا بدانیم مغز ما از ارتباط میلیون ها سلول عصبی بوجود آمده است. هر سلول عصبی مانند یک رشته نخ است که در نقاط ویژه ای از مغز با رشته نخ دیگر متصل میگردد.
اتصال سلولهای مغز با یکدیگر به روشهای مختلفی صورت میگیرد، یکی از این روشها مواد شیمیایی هستند که از طرف یک سلول به سمت سلول دیگر ترشح میشود. افزایش یا کاهش این مواد میتواند اختلال عملکرد در سلول بعدی مغز را ایجاد کند.
بروز این تغییرات نهایتاً باعث اختلال عملکرد در گروهی از سلولهای مغز میگردد. مثلاً دسته ای از سلولهای مغز که مسئول کنترل خشم هستند اگر با اختلال عملکرد مواجه گردند، بیمار قادر به کنترل عصبانیت و رفتارهای پرخاشگرانه خود نمی گردد.
گروهی از سلولها مسئولیت درک محرک های خارجی اعم از بینایی و شنوایی و لامسه را دارند که فعالیت آنها باعث میگردد که اشیاء خارجی را آنطور که هستند ببینیم، بشنویم و یا لمس کنیم. وقتی در کارکرد گروهی از سلولهای مغز اختلال ایجاد شود، در آن صورت فعالیت خودبخودی در آنها بروز می کند و باعث میشود بدون اینکه محرک خارجی وجود داشته باشد، بیمار آن را ببیند یا بشنود و دچار توهم گردد.
از سوی دیگر گروهی از سلولها مسئولیت تحلیل و تفسیر واقعبینانه از وقایع خارجی را بعهده دارند. در صورت اختلال در عملکرد این گروه از سلولها، مغز دچار هذیان میگردد و معتقد میشود مثلاً (بدون اینکه واقعیت خارجی داشته باشد) «نیروهای شیطانی در تعقیب او بوده و قصد صدمه زدن به او یا خانواده اش را دارند». یکی از مواد شیمیایی که افزایش آن باعث اختلال در عملکرد این گروه از سلولها میگردد دوپامین نام دارد. افزایش دوپامین در مناطق خاصی از مغز باعث بروز هذیان یا توهم میشود.
با کم کردن دوپامین از طریق مصرف دارو، پس از 1 تا 5/1 ماه هذیان یا توهم پاک میشود و بیمار متوجه میشود که افکار غیرواقعبینانه داشته است.
تاکنون موارد متعددی از مواد شیمیایی مغز را که در بروز علایم بیماری اسکیزوفرنیا دخالت دارند، کشف شده اند. از میان آنها میتوان دوپامین، سروتونین، نوراپی نفرین، گلوتامات را نام برد. تغییر مقدار این مواد در نقاط مختلفی از مغز، میتواند علایم بیماری را ایجاد کند.
این تغییرات در تمامی مغز بیماران بروز نمیکند بلکه نواحی ویژه ای از مغز دچار تغییرات کارکردی میشوند. قسمت پیشانی مغز از جمله این نواحی است.
در فرد مبتلا به اسکیزوفرنیا فعالیت قسمت پیشانی مغز کم میشود، از این رو بیماران با کاهش انگیزه، کاهش تمرکز فکر مواجه میگردند.
علت این تغییرات چیست؟
تاکنون علت بیماری اسکیزوفرنیا یعنی عاملی که باعث این تغییرات شیمیایی مغز میگردد شناخته نشده است. با رشد و پیشرفت علمی و کشف بیشتر تغییرات شیمیایی مغز داروهای جدیدتری ساخته میشوند که هم تأثیر بهتری در درمان علایم بیماری دارند و هم عوارض کمتری را در بیمار ایجاد میکنند.
بیماری روانپریشی دارای 3 مرحله است:
1- مرحلۀ مقدماتی: علائم گنگ و مبهم است. دلشوره و اضطراب، توهم و بدبینی از علائم این مرحله است.
2- مرحلۀ دوم، حاد: توهم، هذیان، تفکر مبهم
3- مرحلۀ سوم، بهبودی: علائم کم کم تمام میشود.گروهی از بیماران یک دوره را میگذرانند ولی گروهی دیگر چندین دوره را دارند و تا آخر عمر این دوره ها را تکراری میگذرانند.
از کجا می توان کمک گرفت؟
پیدا کردن محلی که می توان کمک گرفت، می تواند بسیار مشکل باشد. خانواده ها و دوستتان به دلایل زیادی در تصمیم گیری مشکل دارند. فرد بیمار ممکن است کمک نخواهد و یا حتی از ناخوشی خود اطلاعی نداشته باشد. کمک نمودن به فرد ناخوش برای درک دقیق آن چه که اتفاق افتاده و این که چه درمانی موردنیاز است ضروری به نظر میرسد. این کمک شامل خانواده ها و دوستان این بیماران نیز میشود تا آن چه را که اتفاق افتاده بفهمند و در ارزیابی و درمان بیمار کمک کنند.
یک امکان خوب برای شروع کار، مطب پزشک، مرکز بهداشت یا مرکز خدمات بهداشت روانی می باشد. آنها به شما آنچه را که بایستی انجام دهید و این که به کجا می توانید مراجعه کنید را خواهند گفت. در ابتدا بزرگترین نگرانی درک چیزی است که اتفاق افتاده و بهترین کمک در این مرحله کمک به درک وضعیت میباشد.
با پزشک خود درباره احتمال روانپریشی گفتگو کنید و یا با مراکز حمایتی تماس بگیرید.
چطور در طی درمان می توان کمک نمود؟
پس از اینکه در مورد سرویس های خدمت رسانی به بیمار تصمیم خود را گرفتید، دانستن این نکات سودمند است: شما و سرویس درمانی هدف مشترک دارید و آن کمک به بیمار است. اشخاص دیگر در تیم درمان را بشناسید. اسامی آنها را بپرسید و با آنها تماس بگیرید. از پرسنل بپرسید که نقش آنان در حال و آینده درمانی بیمار چه می باشد. از این اطلاعات یادداشت بردارید. در جستجوی شخص کلیدی و مهم تیم، باشید و لیستی از سؤالات را جهت پرسیدن از وی آماده نمائید. پاسخ ها را در هر ملاقات یادداشت نمائید. درخواست ملاقات کنید و جهت ملاقات بعدی وقت بگیرید. اگر متوجه توضیحات آنها نشدید آن را یادآوری کرده و درخواست توضیحات واضح تر را بنمائید. در جستجوی منبع دیگر جهت اطلاعات اضافی باشید. مثلاً آیا جلسات آموزشی اختصاصی و یا نوشته هایی در این مورد وجود دارد؟ (در حال حاضر جلسات آموزش خانواده برای خانواده بیماران در بخش روانپزشکی بیمارستان کارگرنژاد و مرکز روانپزشکی امام حسین تهران، بیمارستان ایران، بیمارستان روزبه، انجمن حمایت از بیماران اسکیزوفرنیا (احبا) برگزار میگردد.)
چطور بایستی با شخص بیمار ارتباط برقرار کرد؟
اگر شما با شخصی که دچار اسیکزوفرنیا است و رفتارهای عجیب دارد زندگی میکنید ممکن است احساس ترس یا ناامیدی نمائید. یادتان باشد که آنها هنوز پسر، دختر، برادر، خواهر، همسر و یا پدر و مادر شما هستند. اغلب خانواده ها و دوستان در مورد اینکه با فرد مبتلا به این بیماری چگونه باید برخورد کنند، سئوالاتی دارند.
راهنمایی های زیر مفید است:
• اطلاعات کسب کنید و بدانید که شخص بیمار به علت بیماری که دارد ممکن است رفتار و گفتاری کاملاً متفاوت با گذشته داشته باشد.
• بدانید که علائم روانپریشی می تواند برای فردی استرس زا باشد و طیفی از احساساتی چون شوکه شدن، ترس، غمگینی، خشم، ناامیدی و یأس ایجاد کند.
چگونه می توان به فرد مبتلا به اسکیزوفرنیا کمک نمود؟
• در مورد احساسات خود با افرادی که می خواهند به شما کمک کنند صحبت کنید. اعتقاد داشته باشید که شخص بیمار بهبود خواهد یافت. حتی اگر برای بهبودی وقت زیادی لازم باشد.
• وقتی که بیماری در مرحله حاد است، ممکن است رفتار بیمار بچه گانه به نظر برسد. بیماران بعضی اوقات نیازمند محیط راحت و امنی هستند و گهگاه برای تصمیم گیری هم نیازمند کمک دیگران میباشند.
• وقتی بیمار مبتلا به روانپریشی کلمات آزاردهنده ای به شما می گوید، آن را به خود نگیرید و به حساب بیماری وی بگذارید.
• بیمار مبتلا به اسکیزوفرنیا عقاید و ایده هایش ثابت است. عدم موافقت به صورت بحث طولانی مفید نمیباشد، بلکه با دقت و علاقه به صحبت هایشان گوش دهید تا وضعیت و افکارشان را درک کنید. اظهار همدردی نمائید و در مواقع مناسب در مورد آینده صحبت نمائید.
• مراقب خودتان نیز باشید. لازم است بین مراقبت کردن و نگران بودن تعادلی وجود داشته باشد.
• خودتان را از پا نیاندازید.
چگونه می توان به سیر بهبودی کمک کرد؟
نقش خانواده و دوستان در مرحله بهبودی بسیار مهم است. وقتی که شخصی در حال بهبودی است، باید دوستی خود و توانائی درک وضعیت وی و پایداری و اطمینان خود را عملاً به او نشان دهید. ممکن است خودتان نیز به زمانی برای سازگاری با وقایع اتفاق افتاده نیاز داشته باشید.
اشاره به بعضی از مراحلی که نزدیکان بیمار طی میکنند مفید است.
خانواده و دوستان شما با مراحل زیر روبرو میشوند:
1. مرحله آغازین مرحله بحرانی است که با اطلاع یافتن از وقوع بیماری برای یکی از دوستان و یا افراد خانواده شروع میشود. ممکن است خیلی مضطرب، نگران و وحشت زده باشید.
2. وقتی روشن شد اتفاقی افتاده، در جستجوی کمک برمی آئید و این زمانی است که با این واقعیت که فردی از اعضای خانواده ناخوش است و خود بخود خوب نخواهد شد، کنار آمده اید.
3. شما سؤالات و نگرانی های زیادی خواهید داشت. چه چیزی اتفاق افتاده؟ اسکیزوفرنیا چیست؟ علت چیست؟ درمان چیست؟ چطور می توانم کمک کنم؟ آیا این مسئله دوباره اتفاق می افتد؟ به بقیه چه بگوییم؟ آیا باید زودتر از این مراجعه می کردیم؟ احساسات و واکنشهای متفاوتی را احساس خواهید کرد. هر احساسی در این دوران داشته باشید اشکالی ندارد.
4. وقتی که علائم رو به بهبودی می گذارند احساس آرامش می کنید. درک بیشتری از بیماری پیدا کرده اید و به آینده نیز امیدوارترید.
5. به تدریج که بهبودی بیشتر میشود اضطراب و نگرانی بیشتر در مورد سر و سامان دادن وضع بیمار و نحوه برگشت وی به خانه و جامعه پیدا میشود، اغلب اعضاء خانواده نگران و مترصد علائم عود یا رفتارهای عجیب شخص میباشند. احساس اضطراب می کنید و خود را در قبال بهبودی هر چه سریع تر بیمار مسئول دانسته و به دنبال یافتن علت هایی برای عود بیماری هستید. در این مرحله ایجاد حفظ تعادل بین لزوم استقلال بیمار و ضرورت مراقبت از او دشوار است.
6. با تداوم بهبودی، سازگاری بیشتری حاصل شده، احساس اطمینان بیشتری نسبت به بهبودی بیمار کرده و برخی از برنامه های روزمره به زندگی برمیگردد. با بیمار پیرامون بیماری اش و آن چه برای شما خوشایند است و اینکه در آینده چگونه به یکدیگر یاری می رسانید صحبت کنیدو
به خاطر داشته باشید، خانواده و دوستان نیز نیازمند دوره ای برای بهبودی هستند. آنها نیز برای اینکه به فهم و پذیرش آنچه اتفاق افتاده برسند نیاز به زمان و فرصت دارند. در رابطه با مشکلات مورد نظر با اعضای خانواده، دوستان یا همکاران گفتگو داشته باشید. این اقدام مفید خواهد بود.
نکته بسیار مهم که باید بدان توجه کرد این است که برخلاف اعتقاد غلط برخی، ازدواج درمان بیماریهای روانی نمی باشد و حتی در شرایطی خود میتواند باعث عود بیماری گردد.
مسافرت در درمان اثر نداشته و مثل سایر بیماری ها در دوران نقاهت مسافرت توصیه نمیشود. پس از بهبودی و کنترل علایم مسافرت، تفریح و ورزش تأثیر مهمی در روحیه بیمار خواهد داشت.
داروهای مورد استفاده در درمان بیماری اسکیزوفرنیا:
بیماری اسکیزوفرنیا مانند بسیاری دیگر از بیماریهای انسان مانند فشار خون بالا، بیماری قلبی، دیابت، زخم معده، روماتیسم قابل درمان و کنترل است. با درمان، بیماری خاموش میگردد و یا کاهش می یابد. بهترین حالت در درمان طولانی مدت بیماریهای جسمانی آن است که وی تواند به فعالیتهای عادی زندگی خود ادامه دهد و خلل مهمی در روابط خانوادگی و اجتماعی او رخ ندهد.
هدف از درمان دارویی و غیردارویی بیماری اسکیزوفرنیا نیز بازگشت وی به زندگی معمولی و روزمرۀ زندگی است. هر چند که با مصرف طولانی مدت دارو باشد.
شاید تاکنون داروهایی که برای درمان استفاده میشدند نتوانسته اند کاملاً بیماری را کنترل کنند و بیمار را به حالت قبل از بیماری بازگردانند ولی کشف داروهای جدید امیدهای بیشتری را نوید میدهد.
داروها چگونه اثر میکنند؟
در بیماری اسکیزوفرنیا تغییراتی در مقدار مواد شیمیایی مغز مانند دوپامین، سروتونین، گلوتامات و در نواحی خاصی از مغز رخ میدهد. این تغییرات در پی خود علایم رفتاری و هیجانی را در بیمار ایجاد میکند.
داروهایی که برای درمان بیماری اسکیزوفرنیا بکار میروند در واقع مقدار این مواد را در مغز تنظیم میکنند، که بدنبال آن اختلالات رفتاری و هیجانی بیمار کاهش یافته و محو میگردند.
اثرات و منافع درمان چیست؟
4- کنترل هذیان و توهم.
5- پیشگیری از عود بیماری.
6- کاهش انزوا و گوشه گیری.
7- کنترل رفتار پرخاشگرانه.
8- کاهش یا قطع دفعات بستری.
9- افزایش توان بیمار در برابر فشارهای روانی زندگی.
10- کاهش هزینه درمان و مراقبت از بیمار.
11- انجام فعالیت های روزمره زندگی.
میزان اثربخشی داروها چقدر است؟
نشان داده شده است که داروهای سنتی 60 تا 70% در درمان بیماری مؤثر میباشند و خوشبختانه داروهای نسل جدید بر 30 تا 50 درصد بیمارانی که به داروهای سنتی پاسخ نداده اند، اثر درمانی خوبی دارند.
داروهای سنتی عبارتند از هالوپریدول، تری فلوپرازین، تیوتکسین، کلرپرومازین، تیوریدازین، پرفنازین، فلوفنازین.
عوارض داروهای سنتی چیست؟
7. خشکی دهان
8. تاری دید
9. خواب آلودگی
10. اختلالات جنسی
11. ترشح شیر از پستان (در خانمها)
12. اختلال قاعدگی
13. لرزش دست و سفتی اندام ها
14. آب ریزش از دهان
15. بی قراری
16. یبوست
برای خنثی کردن عوارض داروهای سنتی چه میتوان کرد:
در صورت بروز چنین علایمی بهتر است آنها را با پزشک معالج در میان گذاشت تا با اقدامی مناسب عوارض داروها را کم نماید. پزشکان از روشهای زیر استفاده میکنند.
1- تجویز داروهای آنتی کلینرژیک مانند تری هگزیفتیدیل (آرتان) و بی پریدین (آکینتیون).
2- تغییر نوع دارو.
3- تنظیم مقدار داروی مصرفی بیمار.
4- تنظیم زمان مصرف دارو.
داروهای نسل جدید کدامند:
برخی از آنها در ایران موجود هستند عبارتند از: رسپیریدون، کلوزاپین (لپونکس)، اولانزاپین (زیپرکسا)، کوتیاپین، زیپراسیدون، آریپیپرازول.
عوارض مهم داروهای نسل جدید:
17. چاقی
18. افزایش قند و چربی خون
19. خواب آلودگی
20. کاهش تعداد گلبولهای سفید (فقط با کلوزاپین).
برخلاف داروهای سنتی این داروها عوارض زیر را ندارند:
21. لرزش دست و سفتی اندام ها
22. ترشح شیر از پستان ها
این داروها همزمان با اثر بر چند نوع از مواد شیمیایی مغز علاوه بر هذیان، توهم و پرخاشگری بر علایم منفی بیماری مانند گوشه گیری و انزوا، کاهش تمرکز فکر و کاهش انگیزه، اثر درمانی بهتری دارند.
23. آریپیپرازول: داروی بسیار جدیدی است که تقریباً عوارض داروهای سنتی و نسل جدید را ندارد و در حال حاضر در کشورهای پیشرفته و برخی از کشورهای همسایه ایران مصرف میشود.
24. داروها را بر حسب وضعیت بیماری میتوان در بارداری و زمان شیردهی مصرف کرد اما ضروری است با پزشک معالج بیمار مشورت کرد.
25. انتخاب نوع دارو بر حسب علایم بیماری، سابقه مصرف دارو، عوارض داروها بر بیمار، وجود بیماری جسمانی دیگر، مصرف همزمان داروهای غیر روانپزشکی، از سوی پزشک معالج انتخاب میشود.
بیماران اسکیزوفرنیا مانند تمام انسانهای دیگر دارای حقوق مساوی هستند و باید به آنها احترام گذاشت و پزشکان باید در درمان بیماریهای جسمانی تبعیض قائل نشوند که ظلم بر این بیماران مضاعف است زیرا اولاً حق خودشان ضایع میشود و ثانیاً نمی توانند از حقوق خود دفاع کنند.