دکتر حسن کرباسی آرانی متخصص اعصاب و روان (روانپزشک)

دکتر حسن کرباسی آرانی بورد تخصصی اعصاب و روان (روانپزشک) ومشکلات جنسی و مشاوره

دکتر حسن کرباسی آرانی متخصص اعصاب و روان (روانپزشک)

دکتر حسن کرباسی آرانی بورد تخصصی اعصاب و روان (روانپزشک) ومشکلات جنسی و مشاوره

باید و نبایدهای والدین درباره نوجوانان


باید و نبایدهای والدین درباره نوجوانان




دوره نوجوانی در محدودۀ چه سنی است؟ 20-12 سالگی



1.        والدینی که حرف و عملشان یکی نیست و الگویی منسجم برای نوجوان نیستند:  

کاری را که می گویم انجام بده اما کاری را که من می کنم، انجام نده. با این عمل قطعاً نوجوان به هیچ عنوان حرف های پدر و مادرش را باور نمیکند. زمانی که در خانه هستید، تلفن خانه به صدا در   می آید و فرزندتان به شما   می گوید که فردی پای تلفن با شما کار دارد، از او می خواهید بگوید که در خانه نیستید، در حالی که همیشه به او می گویید دروغ گفتن کار درستی نیست.

 در مورد سیگار کشیدن نیز برایش موعظه نکنید؛ در صورتی که خودتان در حال سیگار کشیدن هستید. نوجوانان در مورد عدالت از قوه ادراک بسیار بالایی برخوردارند و به سرعت یکسان نبودن کلام و عملتان را تشخیص میدهند.  باعمل، خیلی بیشتر از کلام میتوانید به آنها آموزش دهید. بیایید       به جای تحقیر و توهین، عشق را، به جای شک و دودلی، ایمان و توکل  و    به جای خساست، سخاوتمندی را به آنها نشان دهیم.

2.       والدینی که اشتباهات خود را نمی پذیرند:

اگر اشتباه کردید بپذیرید زیرا بیشتر به شما اعتماد می کنند و صداقت داشته باشید. نوجوانان بسیار تیزبین هستند و متوجه اشتباهات ما خواهند شد؛ بنابراین سعی نکنیم آن را کتمان کرده یا خود را تبرعه کنیم.

3.        والدینی که به پرسش های درست نوجوانانشان پاسخ درست نمی دهند:

به نوجوانان پاسخ آبکی ندهید. سرعت قوۀ درک و شکوفایی عقلی نوجوانان بیشتر از والدین است. به جای آنکه سرشان داد بزنیم و بدون هیچ توضیحی بگوییم «چون که من اینو گفتم» استحقاق آن را دارند که جوابی واضح و منطقی بشنوند. این گونه پاسخ آمرانه که برای توضیح آن هیچ گونه تلاشی صورت نمیگیرد، منجر به بغض و کینه خواهد شد. اگر حوصله ندارید بگویید که پاسخ شما را در وقت دیگر میدهم.

4.        والدینی که اجازه نمی دهند نوجوان هویت   شخصی اش را رشد دهد:

بهتر است که والدین فرزندان خود را طبق تمایلات، علایق و قابلیت های شخصی اش راهنمایی کنند، نه آنکه برای ارضای نفس و بالا بردن          عزت نفس خودشان آنها را مجبور کنند همان چیزی بشوند که آنها میخواهند. در مورد علایق خود و فرزانگان جامعه و نخبگان و علاقه نوجوان بحث کنید و چراغ هدایت نوجوانتان باشید. خدا تمام پدران و مادران که مشعل دانش فرزندانشان بودند قرین رحمت نماید. پدرم همیشه به من          می فرمود: فرزندم اگر میخواهی عزت داشته باشی و خوشبخت باشی بعد از ایمان و توکل به خدا باید درس بخوانی و مدارج علمی را با جدیت و پشتکار مداوم ادامه دهی. گفتگوی صمیمانه والدین خاطره ای ماندگار در ذهن نوجوان است.

5.       به نکات فرعی در زندگی تأکید نکنید:

اگر از لباس و مدل موهای نوجوان خوشتان نمی آید و به نظرتان زننده        می آید، به خود بگویید که این چیزهای ظاهری موقتی هستند و با        گذشت زمان سلیقۀ آنها عوض خواهد شد. بر موضوعات مهم مثل ارزشهای اخلاقی، رعایت حقوق دیگران، سالمندان، بیماران،کودکان، بانوان و حقوق شهروندی، حفظ محیط زیست، مشورت با بزرگان، رعایت حق تقدم بر عابر پیاده و...تأکید کنید.

6.       در دراز مدت والدینی که فرزندشان را تحسین نمیکنند ارتباط خود را با نوجوانشان قطع میکنند: بی درنگ به نوجوان خود بگویید که به او افتخار می کنید، از موفقیت هایی که در زمینه های خاص کسب میکند، یاد کنید و فقط به تخصص هایی که مطابق معیارهای شما هستند فکر نکنید. زمانی هم که باید اشتباهاتشان را به آنان گوشزد کنید، به گونه ای سازنده به آنان بگویید که چگونه می توانند به روشی درست عمل کنند.

7.       والدین باید بپذیرند که نوجوانش هم اشتباه میکند:

کمال گرا نباشید و در اشتباه نوجوانتان سماجت نکنید. هیبت خود را در مقابل فرزند با اصرار و سرکوفت زدن نشکنید. نوجوان حتی زمانی که به گناهش اعتراف کرده و از عمل خود اظهار پشیمانی کند و به راه راست برگردد، به سختی می تواند درک کند و بپذیرد که خداوند او را بخشیده و این احساس گناه ممکن است به افسردگی شدید یا خودکشی منجر شود.

8.        والدینی که در مورد مسائل معذب کننده با فرزندانشان گفت و گو نمیکنند:

بعضی از والدین فکر می کنند مسائلی چون مواد مخدر، مرگ، طلاق، سکس با جنس مخالف را نباید با نوجوانشان مطرح کنند زیرا نوجوان پررو می شود. اطلاعات اشتباه از طریق دوستان و همسالان و دیگران کسب خواهد شد. اگر کلامی را نمی توانید بیان کنید به صورت مکتوب و نامه با نوجوانتان مطرح کنید. برای پاسخگویی به سؤالات آنها در دسترس باشید، در مورد موضوعات روز و مسائل مورد توجه جوانان گوش به زنگ باشید و راجع به آنها با فرزندانتان به گفت و گو بپردازید.

9.       چقدر وقت برای فرزندانتان می گذارید؟

گمان نکنید که می توانید با صرف اندکی وقت برای فرزندتان، اوقات مفید و پرباری را با او داشته باشید. برای ساخت هر دقیقه از یک فیلم، 20 ساعت وقت برای فیلمبرداری از صحنه ها لازم است و این اصل در روابط خانوادگی نیز صدق می کند. لحظات عالی، پربار و سازنده تنها زمانی روی می دهند که مدت زمان زیادی را با فرزندانمان بگذرانیم. این گذران اوقات با آنها که در ظاهر معمولی و پیش پاافتاده هستند، میتوانند لحظات پربار و ارزشمندی را برای نوجوانانمان بسازند. برای آنکه فردی را بشناسید، برای آنکه فضایی ایجاد کنید تا اعتماد فردی را جلب کنید و برای آنکه تجربیاتی بامعنا در ارتباط با دیگران داشته باشید، این امر مستلزم آن است که برای آن، وقت صرف کنید، راه میانبری هم وجود ندارد.

10.   والدینی که دوستان نوجوان را نمی پذیرند:

درباره نوجوان از روی ظاهرش قضاوت نکنید. به جای قضاوت کردن، از او بپرسید چه خصوصیات جالبی در دوستانش می بیند. او از صداقت و درستی آنان یا اینکه او را در جمعشان پذیرفته اند، با شما حرف خواهد زد. نقطه نظرات او را درک کنید، زیرا این چیزها برای او بسیار مهم هستند. او نیاز دارد مورد قبول نوجوانان هم سن و سال خودش قرار گیرد. اما در صورت تحقیر کردن دوستانش، به خود او توهین میکنید و قابلیت او را در ارزیابی دوستانش دستکم میگیرید. نوجوان شما کاملاً قادر است عیوب دوستانش را تشخیص دهد. زمانی که نگران هستید، به جای آنکه او را از ادامه دوستی منع کنید، بهتر است با ذکر مشکل از نوجوان بپرسید در مورد مشکل دوستش چه فکری می کند.

11.   اوقات فراغت نوجوانان را خود انتخاب کنید:

دوره انتخاب دوست این دوران است. دوره مهارت نیز در این دوران است. با کانون فرهنگی محله تان آشنا شوید. نوجوانان را به فعالیتهای فرهنگی مسجد محله ترغیب کنید. تا نوجوانان چه پسر چه دختر گرایش به این کانونها پیدا کنند که سد دفاعی در برابر رفتارهای ناهنجار است. اگر خودتان به این کانون ها اعتقاد ندارید حداقل راههای ایجاد خلاقیت در شرکت کانون های زبان، تربیت بدنی،  کوه نوردی و ورزشهای موردعلاقه  را ایجاد کنید.

مثال: در یکی از روزهایی که در مطب مشاوره داشتم جوان دانشجویی مراجعه کرد و گفت که انگیزۀ من برای زندگی و پیشرفت تحصیلی کم شده و احساس می کنم که از دیگر دوستانم عقب افتاده ام. دائم در فکرم  و تا میخواهم درس بخوانم دچار وسواس فکری شده و میگویم چرا پیشرفت نکرده ام و چرا از دیگر همقطارانم عقب افتاده ام. خانواده ای با باورهای مذهبی قوی هستیم ولی در 5/1 سال گذشته برای رها شدن از این فکرهای وسواس از طریق تلفن بصورت تصادفی با دختری از چند استان دورتر آشنا شدم. احساس میکردم که گاهی فکرم را آرام میکند تا اینکه او وارد دانشگاه شد و با فرد دیگری آشنا شد و من را رها کرد. تا چند ماه پیش که باردیگر دختری به من پیشنهاد دوستی مکالمه ای داد که مردد بودم که جواب دهم. فکرم این بود که برایم در این بحران فکری حالت آرامش دهنده باشد. با مادرم در میان گذاشتم. بلافاصله با واکنشی شدید گفت: چرا این قدر منفعل عمل میکنی که آنها اجازه می یابند با تو این چنین رابطه ای را مطرح کنند. من بسیار ناراحت شدم. دوست داشتم مادرم حداقل با روشی منطقی تر با من برخورد میکرد تا بتوانم مشکلات و غصه های خود را با او مطرح کنم. و این چنین شد که افکار وسواسی و اشتغال ذهنی سبب شد تا برای مشاوره مراجعه کنم و از من راهنمایی می خواست. من به عنوان درمانگر با خود گفتم: چرا والدین فن ارتباط با فرزندان خود را نمی دانند. راستی چرا گفتگو با فرزند که شیرۀ جان است این قدر برایشان دشوار است و آنچه که میتواند مشکل این رابطه را حل نماید گذاشتن وقت برای این ارتباط است.

 

نیمه اول سال 1393، تدوین: دکتر حسن کرباسی

 

باید و نبایدهای والدین درباره نوجوانان(3)

 (شماره39)

این پمفلت جهت آگاهی شماست و توزیع و تکثیر آن ممنوع می باشد.

پیشرو در فرهنگ پزشکی و اسلامی

کلینیک دکتر کرباسی

متخصص اعصاب و روان

مشکلات جنسی، اعتیاد

چهارراه/جنب بازار علی/پاساژ ولیعصر(عج)

طبقه فوقانی واحد 2

تلفن: 55464242 ـ 55456164-031

همراه: 09131622363

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.