اعتیاد پنهان و خطرناک به ترامادول

اعتیاد پنهان و خطرناک به ترامادول

از ترامادول چه می‌دانیم
بنابر آمار تهیه شده از چندین داروخانه، متقاضیان دریافت ترامادول اکثراً از قشر نوجوان و جوان هستند.
تابحال روزانه چندین نوجوان جهت درمان ترامادول مراجعه می کنند که تشنج کرده اند و لبهای آنها با سوچور دوخته شده است.                       
ترامادول نشئه کننده است و فرد مجبور است برای بدست آوردن نشئگی بیشتر دوز مصرفی خود را به تدریج بالا ببرد.
آیا ترامادول می‌تواند استارتی برای مصرف دیگر مواد مخدر باشد؟
ترامادول ماده مخدر صنعتی است که شدیداً اعتیادآور و خطرناک است و جوانان برای درمان انزال زودرس استفاده می کنند که باعث ناتوانی در قدرت نعوظ میگردد.
اکثر مصرف کننده‌های ترامادول کسانی هستند که تازه با مواد مخدر آشنا شده‌اند و یا اینکه معتادانی هستند که برای مدتی قادر به تهیه مواد مخدر مصرفی خود نیستند و در واقع ترامادول را جایگزین می‌کنند.
سوزش سینه، تنگی نفس شدید، افت فشار خون و تشنج و سقوط از بلندی گزارش شده است. ترامادول ترکیبی صناعی است که به عنوان ضد درد (شبیه به داروهای مخدر یا اپیوئیدی) کاربرد دارد و روی گیرنده مو تأثیر دارد این دارو در درمان دردهای نسبتاً شدید حاد یا مزمن از قبیل دردهای بعد از عمل جراحی و یا دردهای سرطانی توسط بعضی از پزشکان تجویز می‌شود. با توجه به اینکه این دارو از گروه ضد درد مخدر است، اثرات وابستگی و عوارضی شبیه به داروهای مخدر از قبیل سرگیجه، خواب آلودگی، یبوست، تعریق، خارش و در مواردی نادر کاهش فعالیت سیستم تنفس در بدن ایجاد می‌کند و در نتیجه با قطع ناگهانی ترامادول بعد از مصرف طولانی مدت آن، علایم ترک مورفین در بدن مانند بی‌خوابی، تحریک پذیری، تشنج، لرزش، تهوع، استفراغ، درد عضلات و شکم و ... (علایم Withdrawal) ظاهر می‌گردد. وابستگی به قرص ترامادول بیشتر گزارش شده است زیرا مصرف قرص ترامادول، دو بار در کبد فعالیت می نماید و متابولیست آن به نام نورترامادول اعتیادآور است.
دکتر آلن هاپکینز روانشناس از دانشگاه بوستون گفت: عوارض سوء مصرف داروی ترامادول خطرناک تر از مصرف تریاک است.
ترامادول مسکنی بسیار قوی است و برای سرطان های پر درد با دوز مصرف اندک تجویز میشود و مصرف آن بیشتر از 3 روز کاملاً منع شده است. روان پریشی و اختلال مغزی، دوبینی شخصیتی، ناتوانی در تصمیم گیری، عدم تعادل در راه رفتن و خشکی دهان کمترین عوارض قرص ترامادول است و عموماً مصرف کنندگان این قرص به افرادی تهاجمی، غیرقابل کنترل و پرخاشگر تبدیل میشوند. مصرف دوز بالای این دارو منجر به تشنج و تنگی نفس و در نهایت مرگ شخص میشود.
بسیاری از مردم و حتی پزشکان از عوارض خطرناک ترامادول آگاهی کامل ندارند. دکتر هاپکینز در مورد ایجاد بی انگیزگی در افراد بعد از مصرف ترامادول اشاره کرد و افزایش تمایل به خودکشی را از عوارض اجتناب ناپذیر ترامادول دانست.  
چاهی به نام ترامادول
سوء مصرف داروهای مرفین‌دار و داروهایی که جایگزین مواد مخدر بصورت آگاهانه و غیر آگاهانه مدت‌ها است که در همه جای دنیا بخصوص کشور ما به یک معضل تبدیل شده است. داروهایی مثل ترامادول که وابستگی‌شان کمتر از مواد مخدر دیگر نیست و از طرفی به علت آن که از مواد شیمیایی مصنوعی تهیه شده دارای عوارض جانبی بیشتری نسبت به مواد مخدر است. در این بین معتادان به علت عدم آگاهی و شناخت این داروها گاهی با هدف ترک مواد مخدر به سمت مصرف آن می‌روند و در واقع از چاله به چاه می‌افتند.
شهریار یکی از همین افراد است که با داشتن بیش از 3 سال پاکی و پشتوانه علم برنامه    12 قدمی ولی عدم شناخت و آگاهی این دارو به این دام افتاده و تا مرز نابودی و از    دست دادن زندگیش پیش رفته است. او خود می‌گوید: وقتی متوجه شدم که ترامادول هم یک ماده مخدر است و همان وابستگی‌های مواد مخدر را دارد که کار از کار گذشته بود و دیگر در دامش اسیر شده بودم و هیچ راه فراری نداشتم. او هم اکنون به لطف خداوند مهربان و کمک برنامه 12 قدمی و دیگر دوستان همدرد نجات پیدا کرده و دوباره به یکی از افراد تأثیر گذار جمعیت تبدیل شده است.
روزی برای فیلمبرداری به مکانی رفته بودم که داخل چاهی افتادم و کتفم از سه جا شکست و پس از انتقال به بیمارستان پزشک برایم ترامادول تجویز کرد.
قبل از آن با ترامادول آشنا بودی؟
چند بار در زمان مصرفم برای استخوان درد و دیگر دردها به عنوان یک مسکن استفاده کرده بودم ولی نمی‌دانستم که یک داروی مخدر است.
وقتی پزشکان برایت مصرف ترامادول را تجویز کردند آیا از کسی هم سئوال کردی؟
بله. از راهنمایم و یکی از دوستان هم درد پزشک که در برنامه بود سئوال کردم. آن‌ها گفتند: با توجه به شرایط ویژه جسمی‌ام و اینکه پزشکان برایم آن را تجویز کرده‌اند، مصرف آن ایرادی ندارد و لغزش به حساب نمی‌آید.
چه مدت بطور قانونی یعنی با تجویز پزشکان ترامادول مصرف کردی؟
تا 3 ماه که پلاتین‌های کتفم را بیرون آوردم با تجویز پزشک روزی 1 تا 3 کپسول مصرف می‌کردم.
پس چه شد که دوباره مصرف کردی؟
بعد از اینکه پلاتین‌هایم را باز کردم یک هفته نشده بود که دوباره کتفم در حین خواب شکست و پزشکان دوباره به من پیشنهاد کردند مدتی ترامادول مصرف کنم تا دوباره جراحی کنم. من هم که از عمل مجدد ترسیده بودم دوباره شروع به مصرف ترامادول کردم.
کی متوجه شدی که به ترامادول وابسته شده‌ای؟
بعد از حدود 4 ماه که دیگر بطور مرتب مصرف می‌کردم، یک روز فروهر مرا دید و گفت: دیگر داروهایت را قطع کن. با توجه به اعتقادی که به فروهر داشتم و احترامی که به عنوان یک پیر و مراد برایش قائل بودم، همان روز تصمیم گرفتم دیگر دارو مصرف نکنم. وقتی آمدم خانه همه داروهایم را دور ریختم، ولی شب که شد تمام علائم خماری به سراغم آمد. دست و پایم درد گرفت. فکرم بد جوری پیچیده بود. دچار تب و لرز شدید، آب ریزش بینی پیدا کرده بودم.آنجا بودکه متوجه شدم همان بلائی را که هروئین و شیره و تریاک به سرم آورده بود حالا ترامادول دوباره به سرم آورده حتی شدید‌تر از آن، تا نیمه شب بیشتر نتوانستم دوام بیاورم و پسرم را وادار کردم برود و از داروخانه برایم ترامادول بخرد. و دوباره شروع کردم به مصرف ترامادول اما این بار بدون مجوز پزشک و مخفیانه.
بعد از اینکه فهمیدی به مصرف ترامادول وابسته شده‌ای چه اقدامی کردی؟
آنقدر فکرم تحت تأثیر ترامادول خراب شده بود که به جای اینکه به فکر راه چاره‌ای برای قطع مصرف آن باشم به فکر راه چاره‌ای برای مصرف قانونی آن افتادم و پیش پزشک رفتم و با نمایش اینکه درد شدیدی دارم دکتر را وادار کردم برایم ترامادول تجویز کند. بعد هم پیش خودم توجیه می‌کردم که دکتر برایم تجویز کرده و تحت درمان پزشکی هستم.
در آن دوران از نظر جسمی و روحی در چه شرایطی بودی؟
دچار آشفتگی روحی شدید و از نظر جسمی هم شدیداً ضعیف شده بودم. چشمانم ورم کرده و    کم سو شده بود. دچار لرزش دست شده و شدیداً عصبی و کاملاً به انزوا کشیده شده بودم.
از نظر اخلاقی دچار افت شدیدی شده بودم. من که بیش از 3 سال برای بهبودی نواقص اخلاقیم تلاش کرده بودم، در سراشیبی انحطاط اخلاقی افتاده بودم و به راحتی دروغ می‌گفتم. دوباره شدیداً پشت دیوار انکار رفته بودم. ارتباطم با راهنمایم و دوستان بهبودی بطور کامل قطع شده و کاملاً از مسیر بهبودی دور شده بودم.
چطور شد که دوباره تصمیم گرفتی و به مسیر بهبودی برگشتی؟
یک شب که حالم خیلی بد بود، به جلسه رفتم. هر کاری کردم نتوانستم اعلام پاکی کنم و دروغ بگویم. حالم بدتر شد و به خانه برگشتم. شروع کردم به گریه کردن. خیلی تحت فشاربودم، نمی‌دانستم باید چه کار کنم. از طرفی دیگر نمی‌توانستم دروغ بگویم و اعتیادم را انکار کنم. ازطرفی هم جرأت گفتن حقیقت را به کسی نداشتم. همسرم که وضعیت مرا دید به راهنمایم تلفن کرد و از او کمک خواست. همان شب راهنمایم به خانه ما آمد و من به او گفتم کمکم کند. که البته باز هم پشت دیوار انکار بودم و اعتراف نمی‌کردم که سرخود ترامادول می‌خورم. به پزشک درمانگر اعتیاد مراجعه کردم. برایم بوپرکسین تجویز کرد که در عرض 3 هفته سم زدایی شدم و به NA آمدم و مرتب در جلسات شرکت میکنم.
توجه: لازم به ذکر است که به جای ترامادول نباید متادون تجویز شود زیرا وابستگی متادون زیادتر است و بهتر است سم زدایی با بوپرکسین انجام گردد.
پس شما خود اعتراف می‌کنید که مشکل شما بخاطر شکستن کتف و تجویز و مصرف ترامادول نبوده و مشکل از خودتان بوده است؟
بله. من در آن زمان متأسفانه از مسیر بهبودی خارج شده بودم و علت اصلی لغزش من هم دور بودن از مسیر بهبودی بود نه شکستن کتفم. به همین دلیل هم ابزار مناسبی برای مبارزه با وابستگی به ترامادول را در دست نداشتم.
حرف آخر؟
در آخر مایلم به نکته‌ای اشاره کنم و از خداوند می‌خواهم که پیام منفی در آن نباشد. امروز اگر بخواهم واقع بین باشم باید بگویم که این لغزش برای من در حکم ترمزی بود در مسیری که در آن افتاده بودم و داشتم از مسیر اصلی خارج می‌شدم. حالا با نگاهی به گذشته بعد از گذشت حدود     19 ماه از آن روزها و کارکردن مجدد قدم‌هایم و برگشت به مسیر بهبودی متوجه شده‌ام که برداشت من از برنامه یک برداشت سطحی بود و دلیل به خطا رفتن و لغزشم هم همین سطحی نگری بوده وحتی این اتفاق باعث شد که من دو مرتبه از اول شروع کنم و این بار بیشتر به عمق برنامه نفوذ کنم و دست از سطحی نگری بردارم و جنبه‌های روحانی برنامه را درک کنم. امروز دیگر وقتی می‌گویند اعتیاد خلاء معنویست من با تمام وجود این جمله را درک می‌کنم و می‌دانم که درمان بیماری اعتیاد من فقط معنویت و نزدیکی به خداوند است. امروز خداوند را شکر می‌کنم که یک بار دیگر به من فرصت داد تا خودم و نواقصم را بهتر بشناسم و در مسیر بهبودی و خدمت به همدردانم قدم بردارم. در یک جمله شاید بتوانم بگویم خداوند مرا در چاهی انداخت که خودم کنده بودم تا بتوانم بهتر بلند شده و پرواز کنم.
نیمۀ اول سال 1393؛ تدوین: دکتر حسن کرباسی

ترامادول (12)



(شماره 73)
این پمفلت جهت آگاهی شماست و توزیع و تکثیر آن ممنوع می باشد.
کلینیک دکتر کرباسی
متخصص اعصاب و روان
مشکلات جنسی     اعتیاد
چهارراه -جنب بازار علی- پاساژ ولیعصر (عج)
4 الی 10 شب

تلفن: [phone]
همراه: [phone]