دکتر حسن کرباسی آرانی متخصص اعصاب و روان (روانپزشک)

دکتر حسن کرباسی آرانی متخصص اعصاب و روان (روانپزشک)

دکتر حسن کرباسی آرانی بورد تخصصی اعصاب و روان (روانپزشک) ومشکلات جنسی و مشاوره
دکتر حسن کرباسی آرانی متخصص اعصاب و روان (روانپزشک)

دکتر حسن کرباسی آرانی متخصص اعصاب و روان (روانپزشک)

دکتر حسن کرباسی آرانی بورد تخصصی اعصاب و روان (روانپزشک) ومشکلات جنسی و مشاوره

اختلال افسردگی اساسی


اختلال افسردگی اساسی

افسردگی به عنوان خلق یا عاطفه، احساس یا هیجان ، از همراهان همیشگی تجارب طبیعی انسان و دگرگونی‌هایی است که در زندگی او پدید می‌آید. فقدان‌ها، محرومیت‌ها ایجاد افسردگی می‌کند . این نوع افسردگی‌ها بیماری نیستند. انسانی که افسردگی را نشناسد ، از شادی نیز چیزی نخواهد دانست پس ، نه هر فرد افسرده‌ای بیمار است و نه هر افسردگی ناپسند است ، اما مرزی نیز میان این دو وجود دارد

اختلال افسردگی اساسی
افسردگی به عنوان خلق یا عاطفه، احساس یا هیجان ، از همراهان همیشگی تجارب طبیعی انسان و دگرگونی‌هایی است که در زندگی او پدید می‌آید. فقدان‌ها، محرومیت‌ها ایجاد افسردگی می‌کند . این نوع افسردگی‌ها بیماری نیستند. انسانی که افسردگی را نشناسد ، از شادی نیز چیزی نخواهد دانست پس ، نه هر فرد افسرده‌ای بیمار است و نه هر افسردگی ناپسند است ، اما مرزی نیز میان این دو وجود دارد.
آن نوع افسردگی که نیاز به درمان داشته باشد، خلق و خو، طرز تفکر، اعمال طبیعی بدن و رفتار خود را به طرق مختلف تغییر می‌دهد. خلق و خوی فرد افسرده تقریباً همیشه ناراحت و غمگین یا نگران و مضطرب است. بی لذتی نیز یک مشخصه عمومی این افراد است. در عین حال که ممکن است فرد، افسرده به نظر نرسد. اما احتمالاً در مورد چیزها یا کارهایی که قبلاً بدان‌ها مشتاق و علاقمند بوده دیگر علاقه‌ای نشان نمی‌دهد.
افراد افسرده معمولاً درباره خود، زمان حال و آینده، حالت و تفکر منفی دارند. آن‌ها غالباً در رابطه با تمرکز و حافظه دچار مشکل هستند و به سختی می‌توانند تصمیم بگیرند. با شدید شدن حالت افسردگی احساس بی‌ارزشی و ناامیدی در آنها به وجود می‌آید کسانی که فکر می‌کنند دنیا دیگر ارزش زندگی کردن را ندارد. اضطراب و احساس وحشت از پیش‌آمدی نامعلوم ولی وحشتناک، معمولاً با افسردگی همراه می‌شود. ترس‌های مرضی یا ترس‌های معمولی در موقعیت‌های خاص نیز ممکن است به وجود آید. اعمال بدن ممکن است از لحاظ مختلف مختل شود. در بیشتر افراد افسرده بی‌اشتهایی و کاهش وزن عارض می‌شود ولیکن در بعضی افزایش اشتها و بالارفتن وزن مشاهده می‌گردد. افسردگی می‌تواند خواب را دچار اختلال کند. معمولاً این اختلال به صورت بی‌خوابی می‌باشد؛ ممکن است فرد در به خواب رفتن یا ادامه خواب دچار مشکل شود یا صبح خیلی زود بیدار شود و دیگر نتواند بخوابد. از طرفی، بعضی از افراد حس می‌کنند واقعاً می‌خواهند بخوابند. افراد افسرده هرچقدر هم که بخوابند معمولاً خسته هستند و کمبود انرژی دارند.
خشکی دهان، تهوع، یبوست و یا اسهال علائم دیگری هستند، و بعضی افراد حتی دچار دردهای بی‌علت در اعضای مختلف خود می‌شوند. تغییرات رفتاری که مربوط به تغییر خلق و خو، طرز تفکر و اعمال بدن می‌شود می‌توانند فرد را از کارهای روزمره زندگی باز دارند. عده‌ای نمی‌توانند لباس بپوشند، غذا بخورند و یا کار کنند. عده‌ای دیگر ممکن است علی‌رغم احساس افسردگی شدید،‌ به کار خود ادامه دهند. بعضی می‌توانند برای پنهان کردن احساس اصلی خود، لبخند بزنند و برخی ممکن است دائماً گریه کنند. نهایت اختلال رفتاری یک فرد افسرده اقدام به خودکشی می‌باشد.
«
به محض اینکه احساس کردید می‌خواهید به خودتان یا شخص دیگری آسیب بزنید خیلی سریع یک دکتر روانشناس یا روانپزشک را در جریان بگذارید
ویژگی‌ها برای دوره افسردگی اساسی
A.
وجود حداقل پنج مورد از علائم زیر در طی مدت دو هفته که سبب تغییر عملکرد قبلی فرد شده باشند؛ حد اقل یکی از این دو علامت وجود دارند: 1) خلق افسرده یا 2) از دست دادن علاقه یا لذت
(1)
خلق افسرده در اکثر اوقات روز یا تقریبا تمام روز. برحسب اذعان خود فرد (مثلا . احساس اندوه یا خالی بودن ) و یا مشاهدات دیگران (مثلا : نگران به نظر می‌رسد)
توجه: در کودکان و نوجوانان. ممکن است به شکل تحریک پذیری خلق تظاهر کند.
(2)
کاهش قابل ملاحظه علاقه یا لذت برای انجام هرگونه (یا تقریبا هرگونه) فعالیت در اکثر اوقات روز. و تقریبا هر روز (براساس اذعان خود فرد یا مشاهده دیگران
(3)
کاهش وزن قابل ملاحظه (بدون وجود رژیم غذایی ) یا افزایش وزن (مثلا بیش از 5% تغییر در وزن بدن در طی یک ماه) یا کاهش یا افزایش اشتها تقریبا در تمام ایام . توجه:‌در کودکان.افزایش نیافتن وزن به میزان مورد انتظار.
(4)
بی خوابی یا پرخوابی که تقریبا هر روز وجود دارد.
(5)
بی قراری یا کندی روانی حرکتی تقریبا در تمام ایام (براساس مشاهده دیگران ؛ حساس برقراری یا کند شدن توسط خود بیمار کافی نیست)
(6)
احساس خستگی یا از دست دادن انرژی تقریبا در تمام ایام
(7)
احساس بی ارزشی یا احساس گناه مفرط یا نامتناسب (که ممکن است هذیانی باشد) تقریبا در تمام ایام (سرزنش خود یا احساس گنمان درباره بیمار بودن به تنهایی کافی نیست)
(8)
کاهش توانایی تفکر یا تمرکز. یا تردید.تقریبادر تمام ایام (براساس اذعات خود فرد یا مشاهدات دیگران)
(9)
افکار مکرر درباره مرگ (نه فقط ترس از مرگ).افکار مکرر خودکشی بدون یک نقشه خاص. یا اقدام به خودکشی یا یک نقشه خاص برای خودکشی.
B.
علائم با معیارهای یک دوره مخلوط تطبیق نمی‌کنند.
C.
علائم سبب اختلال یا آشفتگی بارز بالینی در عملکردهای اجتماعی. شغلی. یا سایر زمینه‌های مهم می‏شوند.
D.
علائم نتیجه اثرات مستقیم فیزیولوژیک مصرف یک ماده (مثل سوء‌ مصرف دارو . یا داروهای تجویزی) ویاپآمد یک بیماری طبی عمومی (مثل هیپوتیروئیدی) نیستند.
E.
علائم را نمی‌توان به سوگواری. که به دنبال از دست دادن یک شخص محبوب رخ می‌دهد منتسب کرد. علائم بیش از دو ماه باقی می‌مانند و یا سبب اختلال آشکار در عملکرد فرد می‌شوند. اشتغال ذهنی بیمار گونه در مورد بی ارزشی. افکار خودکشی. علائم روان پریشی . یا کند روانی حرکتی وجود دارد.

(1) تغییرات شبانه‌روزی (علائم در هنگام صبح شدیدتر می‌شوند).
a.
یبوست
b.
خشکی دهان
c.
سردرد
1.
اطلاعات وضعیت روانی
a.
ظاهر عمومی و رفتار: کندی روانی حرکتی یا سرآسیمگی،‌تماس چشمی نامناسب،‌ چشم‌های اشک‌آلود، نگاه به پایین، بی‌توجهی به آراستگی ظاهری.
b.
عاطفه: فشردگی یا بی‌ثباتی.
c.
خلق: افسرده، تحریک‌پذیر،‌ناکام، اندوهگین.
d.
گفتار. کم بودن یا فقدان خودانگیختگی؛ وقفه‌های طولانی؛ لحن ملایم، ٱرام، و یکنواخت.
e.
محتوای فکر: افکار خودکشی در 60٪ بیماران افسرده وجود دارد و 15٪ این بیماران اقدام به خودکشی می‌کنند؛ نشخوار ذهنی وسواسی؛‌ احساسات نافذ ناامیدی، بی‌ارزشی،‌ و گناه؛ اشتغال ذهنی درباره بدن؛‌دودلی؛‌فقر محتوای فکر و فقر گفتار؛‌ توهمات و هذیان‌های همخوان با خلق.
f.
شناخت: حواس‌پرتی،‌اشکال در تمرکز،‌ شکایت از ضعف حافظه،‌اختلال آشکار موقعیت‌سنجی؛ تفکر انتزاعی ممکن است مختل شده باشد.
g.
بینش و قضاوت: به علت اختلال شناختی مبنی بر بی‌ارزشی شخصی، مختل شده‌اند.
2.
ویژگی‌های وابسته
a.
شکایت‌های جسمی ممکن است افسردگی را مخفی نگاه دارند مخصوصاً علائم قلبی، گوارشی،‌و اداری تناسلی؛‌درد پایین پشت (کمر) و سایر شکایت‌های ارتوپدی.
b.
در صورت وجود هذیان‌ها و توهمات،‌محتوای آن‌ها با خلق افسرده همخوانی دارد.‌شایع‌ترین آن‌ها عبارتند از هذیان‌های گناه، فقر،‌وگزند و ٱآسیب،‌ و همچنین هذیان‌های جسمی و نیست‌انگاری (به آخر رسیدن جهان). هذیان‌های غیرهمخوان با خلق آن‌هایی هستند که محتواشان ارتباط آشکاری با خلق غالب ندارد (مثل هذیان تزریق افکار،‌پخش افکار از رسانه‌ها، و کنترل افکار، یا هذیان‌های گزند و آسیب غیرمرتبط با مایه‌های افسردگی).
3.
ویژگی‌های مختص سن. افسردگی در سنین مختلف می‌تواند به اشکال مختلف تظاهر نماید.
a.
قبل از بلوغ. شکایت‌های جسمی،‌بی‌قراری، توهمات شنیداری تک‌صدایی،‌اختلالات اضطرابی،‌و هراس (فوبی).
b.
نوجوانی. سوءمصرف مواد،‌رفتار ضداجتماعی،‌ بی‌قراری،‌مدرسه‌گریزی،‌ مشکلات تحصیلی،‌بی‌بندوباری جنسی، افزایش حساسیت نسبت به طرد شدن، بهداشت نامناسب.
c.
سالمندی. نقائص شناختی (اختلال حافظه،‌اختلال موقعیت‌سنجی، اغتشاش شعور)؛ دمانس کاذب یا سندرم دمانس همراه با افسردگی،‌آپاتی، و حواس‌پرتی.
افسردگی اساسی و اختلالات همراه:
.
ممکن است به تنهایی رخ داده یا بخشی از اختلال دوقطبی باشد. در صورتی که به تنهایی رخ دهد آن را افسردگی یک‌قطبی نیز می‌گویند. علائم باید حداقل به مدت 2 هفته ادامه یافته و حاکی از تغییر در عملکرد گذشته بیمار باشند. شیوع آن در زنان 2 برابر مردان است. وقایع آشکارساز حداقل در 25٪ موارد اتفاق می‌افتند. علائم اختلال در طول شبانه‌روز تغییر می‌کنند و در اوایل صبح وخیم‌تر هستند. کندی روانی حرکتی یا بی‌قراری وجود دارد. با نشانه‌های نباتی همراه است. هذیان‌ها و توهمات همخوان با خلق ممکن است مشاهده شوند. سن متوسط شروع اختلال 40 سالگی است،‌ولی در هر سنی می‌تواند رخ دهد. عوامل ژنتیکی در آن نقش دارند. اختلال افسردگی ممکن است به صورت یک دوره‌ی منفرد در زندگی فرد رخ داده یا ممکن است راجعه باشد
انواع دیگر اختلال‌های افسردگی اساسی
a.
مالیخولیایی:. اختلال شدیدی است که به مداخلات زیست‌شناختی پاسخ می‌دهد.
b.
مزمن: حداقل به مدت 2 سال طول می‌کشد؛ در مردان مسن شایع‌تر است، به ویژه همراه با سوءمصرف الکل و مواد مشاهده می‌شود،‌و پاسخ ضعیفی به داروها می‌دهد. حدود 10 تا 15٪ موارد اختلال افسردگی اساسی را شامل می‌شود. همچنین ممکن است به‌عنوان بخشی از افسردگی یا اختلالات دوقطبی I و II تظاهر کند.
c.
با الگوی فصلی
d.
شروع بعد از زایمان

. درمان
درمان اختلالات افسردگی.
دوره‌های افسردگی اساسی در 70 تا 80٪‌بیماران قابل درمان هستند. برای درمان این اختلال باید داروها را به همراه مداخلات روان‌درمانی مورد استفاده قرار داد.
1.
درمان‌های روان‌شناختی. کاربرد روان‌درمانی به همراه داروهای ضدافسردگی برای درمان اختلال افسردگی اساسی،‌موثرتر از کاربرد هرکدام از روش‌های فوق به تنهایی است.
a.
درمان‌های شناختی: شامل درمان کوتاه مدت به وسیله درمانگر تعاملی و تعیین تکالیفی در منزل است که در جهت آزمایش و اصلاح شناخت‌های منفی و فرضیات ناخودآگاه زمینه‌ساز آن‌ها انجام می‌گیرند؛ اساس این درمان اصلاح آشفتگی‌های مزمن فکری است که منجر به بروز افسردگی می‌شوند
b.
درمان‌های رفتاری: براساس نظریه یادگیری انجام می‌شوند (شرطی‌سازی کلاسیک و شرطی‌سازی عامل). عموماً کوتاه‌مدت و بسیار سازمان‌یافته هستند و در جهت رفتارهای ناخوشایند خاص و محدودی عمل می‌کنند. تکنیک شرطی‌سازی عامل با تقویت مثبت روش کمکی موثری برای درمان افسردگی به‌شمار می‌رود.
c.
درمان‌های بین‌فردی: به‌صورت یک درمان اختصاصی کوتاه‌مدت برای درمان سرپایی بیماران مبتلا به افسردگی غیردوقطبی و غیرروان‌پریشانه انجام می‌گیرد. در این روش به جای توجه به پویش‌های درون روانی و ناخودآگاه، بر مسائل بین فردی رایج و عادی تأکید می‌شود.
d.
درمان‌های معطوف به روانکاوی: درمان بینش‌مدار با مدت نامحدود است که در جهت فهم تعارضات و انگیزش‌های ناخودآگاه تقویت‌کننده و تداوم بخش افسردگی انجام می‌شود.
e.
درمان حمایتی: روش درمانی با مدت نامعین است که هدف اولیه آن حمایت هیجانی بیمار می‌باشد. این روش به ویژه در بحران‌های حاد ضرورت پیدا می‌کند، نظیر عزاداری و یا هنگامی که دوره افسردگی اساسی بیمار شروع به بهبود پیدا می‌کند ولی بیمار هنوز توانایی وارد شدن در یک برنامه درمانی متعامل و وقت‌گیر را ندارد.
f.
درمان گروهی: این روش برای بیمارانی که به‌صورت حاد اقدام به خودکشی نموده‌اند توصیه نمی‌شود. سایر بیماران افسرده ممکن است از حمایت تخلیه هیجانی و تقویت مثبت گروه‌ها،‌ و همچنین تعامل بین فردی و اصلاح فوری تحریف‌های شناختی و انتقالی به وسیله سایر اعضای گروه نفع ببرند.
درمان خانوادگی: به ویژه هنگامی توصیه می‌شود که افسردگی بیمار باعث بهم خوردن ثبات خانواده شده باشد،‌یا افسردگی به علت وقایع خانوادگی ایجاد شده باشد،‌و یا در صورتی که الگوهای خانوادگی سبب حمایت یا تداوم افسردگی شوند

 

درمان های موضعی برای اختلال نعوظ


آقای دکتر صفری نژاد، ارولوژیست؛
درمان های موضعی برای اختلال نعوظ
اختلال نعوظ یک نوع اختلال جنسی در مردان است که علاوه بر ایجاد استرس در مرد مبتلا گاهی دارای تبعات ناگوار مثل طلاق نیز می باشد. داروهای خوراکی، داروهای موضعی، دستگاه واکیوم و جراحی از درمان های این اختلال محسوب می گردند.
اختلال نعوظ یک نوع اختلال جنسی در مردان است که علاوه بر ایجاد استرس در مرد مبتلا گاهی دارای تبعات ناگوار مثل طلاق نیز می باشد. خوانندگان محترم باید بدانند که برای اختلال نعوظ درمان های مختلفی وجود دارد. متاسفانه در کشور ما اکثر مردم درمان را فقط دارو درمانی خوراکی و تزریقی تلقی می کنند، در صورتی که درمان بیماری های مختلف شامل انواع و اقسام بسیاری است. در کل درمان اختلال نعوظ به 2 دسته بزرگ تقسیم می شود:
• درمان های غیرجراحی
• درمان های جراحی
درمان های غیر جراحی اختلال نعوظ عبارتند از:
• درمان های اختصاصی
o تغییر در سبک زندگی
o روان درمانی
o هورمون درمانی
• درمان های غیر اختصاصی
o داروهای خوراکی
o داروهای موضعی
o دستگاه واکیوم
معمولا برای درمان اختلال نعوظ به شکل زیر عمل می شود؛ یعنی به ترتیب برای بیمار تجویز می شوند: داروهای خوراکی، داروهای موضعی، دستگاه واکیوم و جراحی. موضوع این مبحث داروهای موضعی است. در موارد زیر برای درمان اختلال نعوظ از داروهای موضعی استفاده می شود:
• داروهای خوراکی مؤثر نباشند
• داروهای خوراکی موارد منع مصرف داشته باشند
• شکل خوراکی دارو وجود نداشته باشد.
داروهای موضعی برای درمان اختلال نعوظ
1. کرم ها: این نوع داروها به شکل کرم تهیه شده و به صورت موضعی استفاده می شوند. این داروها چون به صورت موضعی اثر می کنند؛ بنابراین اثرات عمومی آن ها مثل اثر بر روی فشارخون و قلب اندک است.
• مهم ترین آن ها آلپروستادیل است که به شکل کرم ساخته شده است و انقلابی در درمان اختلال نعوظ ایجاد کرده است. این دارو در دنیا فقط توسط یک کارخانه ساخته می شود و داروی بسیار مؤثر و کم عارضه است. این دارو نیم ساعت قبل از نزدیکی به پوست آلت تناسلی مالیده شده و سبب ایجاد نعوظ می گردد.
• کرم نیتروگلیسرین که 20 دقیقه قبل از نزدیکی به پوست آلت تناسلی مالیده می شود.
2. محلول ها: مهم ترین آن ها محلول ماینوکسیدیل می باشد که 20 دقیقه قبل از نزدیکی استفاده می شود.
3. شیاف: داروی آلپروستادیل به شکل شیاف داخل مجرا نیز ساخته شده است (شکل 1). این دارو دارای وسیله ای است که با آن شیاف وارد مجرای ادرار شده و دارو از طریق مخاط مجرا جذب می شود. این دارو فوق العاده مؤثر و کم عارضه است.
4. داروهای تزریقی: برای استفاده از این نوع داروها به بیمار یاد داده می شود که مثل انسولین دارو را در آلت تناسلی خودش تزریق کند. انواع مهم داروهای تزریقی برای درمان اختلال نعوظ عبارتند از:
• پاپاورین: قدیمی ترین و ارزان ترین بوده ولی پرعارضه است. در دراز مدت سبب فیبروز اجسام غاری می گردد.
• پروستاگلاندین: موثرترین و کم عارضه ترین داروی تزریقی است. این دارو فوق العاده مؤثر است و عیب آن گران بودن آن است. این دارو به شکل خودکار تهیه شده است و دارای سوزن سرخود است و بیمار به راحتی می تواند آن را تزریق کند (شکل 2).
• موکسی سیلات: داروی دیگر تزریقی است و در 60 درصد بیمارانی که داروهای خوراکی موثر نبوده اند سبب ایجاد نعوظ می شود.
یک عارضه مهم داروهای تزریقی ایجاد نعوظ طولانی مدت است. اگر نعوظ تا 4 ساعت از بین نرفت حتما بیمار باید به بیمارستان جهت درمان لازم مراجعه نماید.
تصاویر:
 
دستگاه وارد کردن شیاف به داخل آلت تناسلی

 
دستگاه تزریق به داخل آلت تناسلی

آقای دکتر صفری نژاد، ارولوژیست؛
اختلال برانگیختگی جنسی در خانم ها
وجود اختلال جنسی در خانمها بر کیفیت زندگی زوج ها اثر سوء شدید دارد و در بسیاری از موارد نیز کار به طلاق می کشد.
حداقل 30 درصد خانمها در تمامی جوامع از یکی از اختلالات جنسی در رنج هستند. خانمها باید بدانند امروزه بسیاری از اختلالات جنسی در آنها قابل درمان است و یک خانم یا یک زوج نباید تا آخر عمر با مشکل مذبور بسوزند و بسازند.
اختلالات جنسی در خانم ها مثل مردان شایع می باشند ولی این اختلالات در تمامی جوامع در زنان کمتر مورد توجه قرار می گیرند. حتی شرکتهای دارویی نیز برای درمان اختلالات جنسی در مردان بیشتر سرمایه گذاری می کنند. بهره مند بودن از عملکرد جنسی طبیعی از حقوق اولیه انسانها است و خداوند این غریزه قوی را در نهاد انسان گذاشته است که باید از راههای صحیح به آن پاسخ داده شود. وجود اختلال جنسی در خانمها بر کیفیت زندگی زوج ها اثر سوء شدید دارد و در بسیاری از موارد نیز کار به طلاق می کشد. خانمها باید بدانند امروزه با پیشرفت علم پزشکی بسیاری از اختلالات جنسی در آنها قابل درمان است.
حداقل 30 درصد خانمها در تمامی جوامع از یکی از اختلالات جنسی در رنج هستند. اگر ما طبق آخرین سرشماری که در کشورمان انجام شد تعداد خانمهایی که در سنی هستند که مسایل زناشویی برای آنها مهم است را در نظر بگیریم، تعداد خانمهاییکه مبتلا به اختلالات جنسی هستند، رقم قابل ملاحظه ای را تشکیل خواهند داد. عملکرد جنسی در خانمها دو تفاوت عمده با مردان دارد:
• عملکرد جنسی در خانم ها خیلی پیچیده تر از مردان است
• عملکرد جنسی در خانم ها خیلی کامل تر از مردان است
منتهی بنا به دلایل زیادی این تعداد انبوه خانمها درمان نشده باقی می مانند و سبب مشکلات عدیده در زندگی می شوند. بسیاری از مشکلات جنسی در خانمها به راحتی قابل درمان هستند و یک خانم یا یک زوج نباید تا آخر عمر با مشکل مذبور بسوزند و بسازند. متاسفانه ما در کلینیک خود پرونده های زیادی از مراجع قضایی داریم که جهت اظهار نظر برای طلاق به ما ارجاع شده اند. اینکه تمامی مردان مبتلا به اختلال جنسی به راحتی می توانند دنبال مشکل خود باشند اینهم صحیح نیست، در مردان نیز محدودیتهای زیادی وجود دارد، ولی این محدودیتها در خانمها خیلی بیشتر است. دلایل عمده برای اینکه مشکلات جنسی در خانمها درمان نشده باقی می مانند به قرار زیر هستند:
• احساس شرم و حیا در بیان کردن آن
• باور فرهنگی که صحبت کردن در مورد نیازهای جنسی نادرست است
• عدم وجود مراکز معتبر برای تشخیص و درمان اختلالات جنسی
• عدم وجود متخصصین کافی در این امر
• عدم پرسش پزشکان زن در مورد چگونگی عملکرد جنسی از بیمارانشان
پزشکان خانم باید در مواردیکه مناسب است با اجازه خود بیمار از عملکرد جنسی وی سئوال کنند. در یک بررسی سطحی که انجام دادم، مهمترین دلیل عدم پرسش متخصصین زنان و زایمان در مورد چگونگی عملکرد جنسی بیماران خود، عدم وجود دانش مربوطه بود. وقتی با همکاران صحبت می کنم می گویند وقتی در مورد یک بیماری ما دانش و آموزش کافی نداریم اگر بیمار مشکلی هم داشته باشد، در اقدامات تشخیصی و درمانی مشکل خواهیم داشت. نیازهای جنسی یکی از نیازهای مهم بشر است و طبق تعریف سازمان بهداشت جهانی جزو حقوق اولیه انسانها محسوب می شود. در کمال تاسف بنده همکار خانم دکتری داشتم که اگر بیماری مشکل در عملکرد جنسی خود را با وی در میان می گذاشت به بیمار می گفت که خجالت بکش و بلند شو برو!!
از طرف دیگر بسیاری از مشکلات جنسی در خانمها و آقایان در جامعه ما ناشی از کمبود شدید آگاهی و اطلاعلات است. این کمبود حتی در طبقه تحصیل کرده نیز بسیار زیاد است. به عنوان مثال در یک برنامه باز آموزی برای پزشکان عمومی که بنده بعنوان سخنران دعوت شده بودم در ابتدای شروع جلسه برای تست میزان اطلاعات پزشکان عمومی یک سئوالی مطرح کردم: مهمترین تفاوت در سیکل جنسی مردان و زنان کدام است؟ در سالن حدود 300 نفر پزشک عمومی زن و مرد وجود داشت، درکمال تعجب فقط سه نفر توانستند به این سئوال پاسخ صحیح دهند. موضوع جالب این بود که حتی خانم دکترها نیز از فیزیولوژی طبیعی بدن خود آگاه نبودند.
یکی از مهمترین مسائل برای تشخیص و درمان اختلالات جنسی در خانمها وجود متخصصین زن در این مورد است. برای تشخیص و درمان اختلالات جنسی یک تیم لازم است و این از عهده یک تخصص خاص بر نمی آید. این تیم در کلینیکهای مجهز که دارای امکانات تشخیصی و درمانی هستند مستقر می شود. بنده در کلینیکهای اختلالات جنسی که در اروپا و آمریکا بوده ام، از ملزومات این کلینیکها وجود متخصصن زن و مرد از هر رشته در کلینیک بود تا بیماران مرد و زن بتوانند براحتی مشکلات خود را بیان کنند.. چون بیان مشکلات جنسی که یکی ار محرمترین موضوعات زندگی است برای جنس مخالف اگر نگوییم غیر ممکن است، خیلی مشکل می باشد.
پس از مقدمه فوق، به موضوع اختلال در برانگیختگی جنسی در خانمها می پردازیم. برای روشن شدن موضوع ابتدا توضیح مختصری در مورد سیکل جنسی در خانمها ارائه می شود. یک سیکل یا چرخه جنسی در خانمها از 4 مرحله تشکیل می شود: مرحله برانگیختگی، مرحله کفه یا همان مرحله تداوم رابطه زناشویی، مرحله ارگاسم و مرحله فروکش. یعنی یک سیکل جنسی طبیعی از برانگیختگی جنسی شروع می شود و بدنبال ارگاسم تمایل جنسی فروکش پیدا می کند. یک سیکل جنسی طبیعی در خانمها دو تفاوت عمده با مردان دارد: اولین تفاوت این است که خانمها برای رسیدن به ارگاسم معمولا 15-10 دقیقه زمان لازم دارند ولی در صورتیکه حدود 90 درصد مردان ظرف 2 دقیقه پس از برقراری رابطه زناشویی به ارضاء جنسی می رسند. دوم اینکه در سیکل جنسی، مردان دارای یک مرحله بیش از خانمها هستند و آن این است که پس از مرحله چهارم یا فروکش، مردها وارد مرحله پنجم یا مرحله تحریک ناپذیری می شوند، در این مرحله مردها دیگر نمی توانند رابطه زناشویی مجدد را از صفر شروع کنند. مدت زمان آن از چند دقیقه تا چند ساعت و تا چند روز متفاوت است. با افزایش سن مرد این مدت زمان بیشتر می شود. در صورتیکه خانمها فاقد مرحله تحریک ناپذیری هستند و پس از رسیدن به ارگاسم می توانند دوباره از صفر رابطه زناشویی را از سر بگیرند. یعنی اکثر خانمها در صورت فراهم بودن شرایط می توانند در یک بار رابطه زناشویی طبیعی چندین بار ارگاسم را تجربه کنند.
بسیاری از خانمها با این شکایت مراجعه می کنند که در زندگی هیچوقت ارگاسم یا ارضاء جنسی را تجربه نکرده اند و نباید بلافاصله آنرا اختلال در رسیدن به ارگاسم تلقی کرد. برای رسیدن به ارگاسم خانم باید ابتدا وارد مرحله برانگیختگی جنسی شود، بنابراین وقتی خانمی نمی تواند وارد فاز برانگیختگی جنسی شود، بنابراین سیکل جنسی شروع نخواهد شد تا فرد مذبور ارگاسم را تجربه کند. اختلال در برانگیختگی جنسی را نباید با ختلال در کاهش میل جنسی اشتباه کرد. در اختلال در برانگیختگی جنسی بیمار میل جنسی دارد ولی بنا به دلایلی دچار برانگیختگی یا به عبارت دیگر تحریک جنسی نمی شود. این بیماران از نظر روانی دچار تحریک جنسی نمی شوند.
برانگیختگی جنسی قابل اعتماد و لذت بخش مهمترین جزء سیکل جنسی در خانمها است.
اختلال در برانگیختگی جنسی دارای انواع زیر است:
• اختلال در برانگیختگی جنسی فیزیکی: در حالت طبیعی نقاط مختلف بدن خانمها حساس به تماسهای فیزیکی است که توسط این تماسهای فیزیکی یک زن برانگیختگی جنسی پیدا می کند. در این نوع اختلال در برانگیختگی جنسی، تماسهای فیزیکی منجر به برانگیختگی جنسی زن نمی شوند.
• اختلال در برانگیختگی جنسی روانی: هم مرد و هم زن با افکار، فانتزی، دیدن، شنیدن و غیره می تواند دچار برانگیختگی یا تحریک جنسی شود. در خانمهاییکه دچار اختلال در برانگیختگی جنسی روانی هستند، موارد مذبور منجر به تحریک جنسی نمی شوند.
• اختلال در برانگیختگی جنسی مرکب: یعنی این خانمها نه با تماسهای فیزیکی و نه با افکار و فانتزی وارد فاز برانگیختگی جنسی سیکل جنسی نمی شوند.
• برانگیختگی جنسی نا خوشایند: اینگونه خانمها وقتی دچار برانگیختگی جنسی در ناحیه دستگاه تناسلی می شوند، یک احساس ناخوشایند به آنها دست می دهد و بنابراین همیشه سعی دارند از روابط زناشویی دوری بجویند.
برای تشخیص صحیح و درمان مناسب اختلال در برانگیختگی جنسی پرسیدن سئوالات مناسب با ادبیات مناسب خیلی کمک کننده است:
• مشکل اختلال در برانگیختگی جنسی شما از کی شروع شده است؟ این مهم است که بدانیم بیمار از بدو شروع زندگی زناشویی دارای این مشکل بوده و یا بعدها به آن مبتلا شده است (اولیه یا ثانویه).
• چه نوع فعالیت جنسی و چه نوع تماس فیزیکی سبب برانگیختگی جنسی در شما می شود.
• اگر همسر شما بیشتر خواسته های شما را برآورده سازد باز در برانگیختگی جنسی مشکل خواهید داشت؟
• آیا شما در حین تحریک جنسی از نظر فیزیکی و روانی برانگیختگی جنسی پیدا می کنید؟
• آیا شما در حین یک رابطه زناشویی می توانید حواس خود را به عملکرد جنسی تمرکز کنید؟ اگر بله چه چیزی سبب بهم خوردن این تمرکز می شود؟
• آیا شما در حین تحریک جنسی احساس تغییر در تعداد ضربان قلب و تنفس می کنید؟
• آیا شما در حین تحریک جنسی دارای احساس خوشایند در نقاط مختلف دستگاه تناسلی هستید؟
• آیا با تحریک جنسی دستگاه تناسلی شما مرطوب می شود؟
• آیا شما در حین رابطه زناشویی بعلت خشکی دستگاه تناسلی احساس درد دارید؟
• آیا شما برای برقراری رابطه زناشویی طبیعی نیاز به استفاده از مواد مرطوب کننده دارید؟
علل اختلال در برانگیختگی جنسی در خانمها
موضوع برانگیختگی جنسی در خانمها خیلی مفصل و پیجیده است. فقط برای این اختلال کتابهای متعدد نوشته شده است. مهمترین علل اختلال در برانگیختگی جنسی در خانمها به قرار زیر هستند:
• بیماریهای مزمن مثل دیابت و ام اس
• بیماریهای عروقی که جریان خون دستگاه تناسلی را مختل می کنند
• افسردگی
• اختلالات هورمونی
• عدم وجود رابطه عاطفی خوب با همسر
• مصرف بعضی از داروها مثل قرصهای ضد حاملگی، داروهای ضد افسردگی، فشارخون و آرامبخشها
• آسیب به عروق لگن در اثر عمل جراحی یا پرتودرمانی
• آسیب به اعصاب دستگاه تناسلی مثل آسیب به نخاع و سکته مغزی
• شیر دادن به بچه
• بیماریهای هورمونی مثل بیماریهای تیروئید و درآوردن تخمدانها
• یائسگی
• استرسهای هیجانی
• سابقه سوء استفاده جنسی
• آزار و اذیت جنسی
• آزار و اذیت فیزیکی مثل کتک خوردن
• سوء استفاده روحی و روانی
• محرومیت، داغداری، عزاداری
• احساس بد نسبت به اندام خود
• وسواس
البته این لیست بسیار طولانی است و من به همین بسنده می کنم.
درمان اختلال در برانگیختگی جنسی: اختلال در برانگیختگی جنسی دو روش عمده درمانی دارد:
• دارو درمانی
o در خانمهاییکه علت کمبود هورمونهای زنانه هستند، می توان آنها را تجویز کرد. فرآورده های مختلف از هورمونهای زنانه در بازار وجود دارند که پزشک با توجه به شرایط بیمار می تواند آنها را تجویز کند.
o داروهای دیگری هم برای درمان این اختلال در خانمها وجود دارند که خارج مبحث این نوشتار می باشد.
• روان درمانی: در بسیاری از موارد مشکل بیمار ریشه در مسایل روانی و شخصی دارد، در همچون مواردی بیمار باید نزد متخصص مربوطه ارجاع شود. تاکید می کنم که این متخصصین باید واجد شرایط باشند و معمولا آنها دارای دکتری روانشناسی بالینی (نه روانپزشک) بوده که دوره های تکمیلی درمان اختلالات جنسی را گذرانده باشند.
منبع:
آقای دکتر محمدرضا صفری نژاد، جراح بیماریهای کلیه و مجاری ادراری، استاد دانشگاه

آقای دکتر صفری نژاد، ارولوژیست؛
روشهای تشخیص علت اختلال نعوظ در مردان
اگر مردی "در بیش از 50 درصد موارد روابط زناشویی در به دست آوردن نعوظ و یا در حفظ آن تا پایان رابطه زناشویی مشکل داشته باشد"، مبتلا به اختلال نعوظ است و باید به دقت بررسی و علت آن مشخص شود. اگر مردی گهگاه در به دست آوردن نعوظ مشکل دارد، بیمار نیست.
اختلال نعوظ یک بیماری نسبتا شایع است و از هر 5 نفر مرد یک نفر آن ها را در طول زندگی گرفتار می کند. اختلال نعوظ یک نوع اختلال جنسی است و اختلالات جنسی هم در مرد و هم در زن انواع زیادی دارند، یکی از مهم ترین اختلالات جنسی در مردان همین اختلال نعوظ می باشد. هر بیماری در علم پزشکی تعریف خاص خودش را دارد؛ بنابراین اولین قدم در تشخیص اختلال نعوظ مطابقت آن با تعریف علمی است که متاسفانه اکثرا توسط پزشکان نادیده گرفته می شود. ممکن است یک فردی انتظارات خاصی از خودش داشته باشد و یا به اشتباه فکر کند که بیمار است، این پزشک است که تشخیص می دهد آیا یک بیماری وجود دارد یا نه. مثلا اگر مردی با درد قفسه سینه به پزشک مراجعه کند و ادعا کند که سکته قلبی کرده است، صرف ادعای وی قابل قبول نیست. پزشک بررسی های مختلفی انجام می دهد تا ثابت کند که بیمار سکته قلبی کرده است یا نه. در اختلال نعوظ هم همین صادق است. چون این بیماری شیوع زیادی دارد؛ بنابراین عدم تشخیص درست آن سبب تحمیل هزینه های سنگین بر سیستم بهداشتی درمانی کشور می شود. اگر مردی "در بیش از 50 درصد موارد روابط زناشویی در به دست آوردن نعوظ و یا در حفظ آن تا پایان رابطه زناشویی مشکل داشته باشد"، مبتلا به اختلال نعوظ است؛ بنابراین اگر مردی گهگاه در به دست آوردن نعوظ مشکل دارد، بیمار نیست و این در زندگی تمامی مردان اتفاق می افتد؛ یعنی نباید این فرد را بیمار تلقی کرده و انواع و اقسام اقدامات پزشکی را انجام و یا دارو تجویز نمود.
از طرف دیگر اگر مردی طبق تعریف فوق دارای اختلال نعوظ باشد باید به دقت بررسی و علت آن مشخص شود. در بسیاری از موارد همین که مرد اظهار می دارد که دارای اختلال نعوظ است، بلافاصله یک نسخه ای نوشته شده و دست وی داده می شود. باید علت بیماری مشخص شود. در بسیاری از موارد اختلال نعوظ قابل درمان است و در تعدادی از موارد نیز اختلال نعوظ غیر قابل درمان است و باید به بیمار گفته شود تا از هزینه های زیادی جلوگیری شود؛ بنابراین بیمارانی که از شهرستان مراجعه می کنند و انتظار دارند که در اولین ویزیت مشکل آن ها تشخیص و درمان شود صحیح نیست. بیمارانی که از شهرستان ها مراجعه می کنند اکثرا مدت های مدیدی است که دارای اختلال نعوظ هستند و به علت نتیجه نگرفتن روی به تهران می آورند. بنده بیماران زیادی دارم که مثلا صبح از کرمان به تهران رسیده اند و بعدازظهر به پیش بنده مراجعه می کنند که درمان شده و دوباره شب به کرمان برگردند. جهت اطلاع خوانندگان گرامی باید عرض کنم که این امر امکان پذیر نیست و تجویز دارو به بیمار بدون تشخیص صحیح نیست. برعکس بیمارانی که از خارج از کشور می آیند چون می دانند نیاز به بررسی دارند، طول اقامت خود را از قبل برای آن تنظیم می کنند.
اختلال نعوظ علل بسیار زیادی دارد و نوع درمان بستگی به علت آن دارد. این که در شبکه های ماهواره ای انواع و اقسام داروها و دستگاه ها با تضمین صد در صد برای درمان اختلال نعوظ توصیه می شود، به نظر بنده کلاهبرداری بیش نیست. اولا هیچ بیماری را از راه دور نمی توان تشخیص داد، ثانیا هر نوع اختلال نعوظ درمان مخصوص به خود را دارد، ثالثا اختلال نعوظ صد در صد قابل درمان نیست، رابعا برای همه بیماران نمی توان یک داروی منفرد را تجویز نمود و خامسا این که تعدادی از داروها در بعضی افراد مثلا افرادی که مشکل قلبی دارند پرعارضه بوده و می توانند خطرناک باشند؛ بنابراین هموطنان عزیز نباید در دام این گونه تبلیغات بیفتند و اما می رسیم به اقدامات تشخیص برای اختلال نعوظ.
بعد از این که ثابت شد که طبق تعریف علمی مردی دارای اختلال نعوظ است، اولین قدم اثبات روحی و روانی بودن مشکل و یا جسمی بودن مشکل است. یعنی اختلال نعوظ به 2 دسته بزرگ تقسیم می شود:
• روحی – روانی یا سایکوژنیک
• جسمی یا ارگانیک
در تعدادی از موارد با اخذ شرح حال از بیمار می توان نوع اختلال نعوظ را مشخص ساخت. از آن جایی که افتراق دو نوع اختلال نعوظ روحی– روانی یا جسمی اهمیت زیادی دارد، باید با استفاده از تست خاصی این کار انجام شود. برای افتراق اختلال نعوظ روحی– روانی از اختلال نعوظ جسمی یک تست بسیار حساس به نام RigiScan (ریژی اسکن) وجود دارد که با دقت بالای 90 درصد می تواند اختلال نعوظ روحی– روانی را از اختلال نعوظ جسمی افتراق داد. در این تست یک الکترود حساس به آلت تناسلی بیمار متصل می شود و بیمار طبق روش جاری خود می خوابد. در یک مرد طبیعی در طول یک خواب شبانه 3-2 بار حالت نعوظ اتفاق می افتد، این دستگاه به صورت الکترونیکی تمامی جزئیات نعوظ شبانه در قسمت های مختلف آلت تناسلی را ثبت می کند و اطلاعات با ارزشی از چگونگی فرایند نعوظ در یک مرد فراهم می کند (شکل 3-1). همین که مشخص شد که اختلال نعوظ بیمار جسمی یا روحی– روانی است، بررسی های بیشتری انجام می شود. در این جا فرض بر این است که تست ریژی اسکن نشان داد که اختلال نعوظ بیمار از نوع جسمی می باشد. کلا اختلال نعوظ جسمی می تواند دارای 4 علت باشد:
• هورمونی
• عروقی
o شریانی
o وریدی
• عصبی
• آناتومیک
ما نمی توانیم تمام بررسی ها را یکجا برای بیمار درخواست کنیم. در علم پزشکی باید با حداقل بررسی ها و آزمایش ها به تشخیص رسید که به آن در اصطلاح "بررسی مقرون به صرفه" گفته می شود. پزشک با اخذ شرح حال و معاینه نتیجه می گیرد که کدام بررسی ها انجام شوند. در این جا یک توضیح مختصر در رابطه با انواع اختلال نعوظ جسمی و روش های تشخیصی آن ها داده می شود.
فقط حدود 2 درصد اختلال نعوظ جسمی علت هورمونی دارد. همه بیماران نیاز به بررسی های هورمونی ندارند ولی گاها اختلال نعوظ بیمار منشا هورمونی دارد. اگر لازم باشد برای اثبات آن یک عده هورمون های به خصوص در خون اندازه گیری می شوند. این جا باید یادآوری شود که تجویز هورمون در اختلال نعوظ جایگاه بسیار اندکی دارد و مصرف نابجای آن ها نه تنها سبب بهبودی اختلال نعوظ نمی شود بلکه سبب عوارض زیاد و زیان بار می گردد.
و اما علل عروقی مهم ترین و شایع ترین علت اختلال نعوظ جسمی می باشند. یکی از موارد اساسی جهت عملکرد جنسی طبیعی در یک مرد، وجود خون رسانی کافی به آلت تناسلی است (شکل 4)، گاهی رگی که به آلت تناسلی خون می رساند، قطع و یا مسدود می شود. حال این فرد هر قدر تحت درمان های دارویی مختلف قرار گیرد، بی فایده خواهد بود. اگر در یک مرد جوانی ثابت شود که رگ آلت تناسلی قطع شده است، نیازمند جراحی عروق جهت پیوند رگ خواهد بود و جهت اثبات تشخیص باید از عروق ناحیه لگن تصویربرداری کرد که به آن آنژیوگرافی می گویند. نکته حائز اهمیتی که می خواهم مجددا متذکر شوم، اهمیت یک خونرسانی طبیعی به آلت تناسلی است. در یک مرد جهت عملکرد جنسی طبیعی، نه تنها باید خون کافی به دستگاه تناسلی برسد، بلکه باید این خون وارد شده به آلت تناسلی در آن به دام بیفتد و خارج نشود. مکانیسم های بسیار پیچیده ای در آلت تناسلی مرد وجود دارند که خون وارد شده به آن را به دام می اندازند. بعضی بیماری ها هستند که این مکانیسم های طبیعی را برهم می زنند و ما در اصطلاح به آن "نشت وریدی" می گوییم؛ یعنی خون وارد شده به آلت تناسلی در آن به دام نمی افتد و خارج می شود (شکل 5). این یکی از بدترین انوا ع اختلال نعوظ در مردان است و درمان آن بسیار مشکل می باشد، تشخیص این بیماری نیازمند روش های رادیولوژیک بخصوصی است، که یکی از آن ها سونوگرافی داپلر از آلت تناسلی می باشد. در سونوگرافی داپلر از آلت تناسلی یک ماده بخصوص در آلت تناسلی تزریق می شود و سپس میزان جریان خون ورودی و میزان جریان خون خروجی از آلت تناسلی به دقت اندازه گیری می شود. با استفاده از این تست می توان به دقت اظهارنظر کرد که آیا مشکل بیمار عروقی است یا نه و اگر عروقی است، آیا مشکل شریانی است یا وریدی. گاهی مشکل بیمار مرکب است یعنی هم شریانی و هم وریدی است. در این بیماران نه تنها به علت گرفتگی عروق خون کافی به آلت تناسلی نمی رسد بلکه آن میزان کم خون هم که به آلت تناسلی وارد می شود، در آن جا باقی نمانده بلکه خارج می شود.
نوع سوم و مهم اختلال نعوظ جسمی، عصبی است. برای ایجاد یک نعوظ طبیعی در مردان باید عصب گیری ناحیه تناسلی طبیعی باشد. در بعضی از بیماران که به علت ناتوانی جنسی به ما مراجعه می کنند، ما پس از اخذ شرح حال و معاینه بیمار، متوجه می شویم که عصب گیری دستگاه تناسلی ممکن است مختل شده باشد. در این موارد جهت اثبات تشخیص باید از تست های مخصوصی استفاده کرد، از جمله آن ها، تست های هستند که سرعت هدایت تحریکات از طریق اعصاب را به صورت کمی اندازه گیری می نمایند. مواردی که می توانند سبب اختلال نعوظ جسمی از نوع عصبی شوند، عبارتند از آسیب به نخاع، دیسک کمری، سکته مغزی، ضربه مغزی، عمل جراحی روی سیستم عصبی، عمل جراحی لگن که سبب آسیب به اعصاب دستگاه تناسلی می شود، پارکینسون و MS. درصدی از بیماران مبتلا به MS دچار ناتوانی جنسی در سنین پائین می شوند، علت اکثر موارد در این بیماران، تخریب پیشرونده اعصاب است، که با کمک تست های عصبی می توان آن را تشخیص داد.
چهارمین نوع اختلال نعوظ جسمی، نوع آناتومیک است. در این نوع به علت تغییرات آناتومیک مرد قادر به برقراری رابطه زناشوئی طبیعی نمی باشد، مثلا بیمار مبتلا به کجی آلت تناسلی است که یا عمل دخول دردناک می شود و یا غیرممکن.
اختلال نعوظ جسمی و اختلال نعوظ روحی– روانی علل بسیار زیادی دارند که خارج از مقوله این مقاله می باشند. موارد فوق شایع ترین ها بودند که جهت آگاهی خوانندگان محترم آورده شدند.
به طور خلاصه:
• اولین قدم در برخورد با مرد مبتلا به اختلال نعوظ مشخص کردن نوع روحی– روانی یا جسمی آن است.
• اگر اختلال نعوظ جسمی باشد، باید با بررسی های مناسب علت آن مشخص شود.
• در یک مرد مبتلا به اختلال نعوظ باید علت بیماری تشخیص و درمان شود نه اینکه مشکل بیمار با داروهایی تسکین داده شود.
• هر بیماری درمان مخصوص به خود دارد.


آقای دکتر صفری نژاد، ارولوژیست؛
بیماری هایی که مرد را مستعد ابتلا به اختلال در نعوظ می کنند
متاسفانه، پس از ایجاد اختلال در نعوظ نمی توان حالت کاملاً طبیعی را به مرد برگرداند، بنابراین لازم است روش هایی را بکار برد که از ایجاد این مشکل و یا حداقل از شدت آن در مردان کاسته شود.
اختلال در نعوظ میلیون ها مرد را در سراسر دنیا گرفتار کرده است. در بسیاری از موارد پس از ایجاد اختلال در نعوظ نمی توان حالت کاملاً طبیعی را به مرد برگرداند، بنابراین امروزه دانشمندان معتقد هستند که لازم است استراتژیهایی را بکار برد که از ایجاد این مشکل و یا حداقل از شدت آن در مردان کاسته شود. چون بیماری اختلال در نعوظ در مردان هزینه های بهداشتی درمانی بسیار سنگینی را به بودجة بهداشتی کشورها تحمیل می کند، بدون اینکه از شدت مشکل کاسته شود. یک عده بیماریهایی هستند که مرد را مستعد ابتلا به اختلال در نعوظ می کنند، و یا به عبارتی دیگر، شانس ابتلا به اختلال نعوظ در این افراد، بیشتر از جمعیت عادی می شود. بنابراین اگر فردی دارای یک یا چند تا از این بیماریها باشد، لازم است تمهیداتی را در وی اندیشید تا از ایجاد اختلال نعوظ در وی جلوگیری شود و یا اینکه حداقل وقوع آنرا هر چه بیشتر به تأخیر اندازد. بیماری اختلال در نعوظ عمدتاً یک بیماری عروقی است، و هر مرضی که سبب اختلال در عروق بدن شود، می تواند منجر به اختلال نعوظ شدید در نزد مردان گردد. در زیر جهت ٱگاهی خوانندگان محترم هفته نامه، مهمترین بیماریهاییکه مرد را مستعد ابتلا به اختلال در نعوظ می شوند، به اختصار توضیح داده می شوند.
دیابت: مرض قند یا دیابت یکی از شایعترین عوامل ایجاد کنندة اختلال نعوظ در مردان می باشد. دیابت با اثرات سوء روی عروق، اعصاب و بافت آلت تناسلی سبب اختلال در نعوظ می گردد. دیابت با اثرات سویی که بر روی عروق دارد، عروق قلب را نیز تحت تأثیر قرار داده و سبب نارسایی عروق قلب می گردد. ده درصد مردانیکه به علت اختلال در نعوظ به پزشک مراجعه می کنند، در بررسیها مشخص می شود که از قبل مبتلا به دیابت بوده اند ولی نمی دانستند.. بیست و هشت درصد مردان 59-20 ساله که دارای دیابت نوع یک هستند، مبتلا به ناتوانی جنسی خواهند بود. هر سال که از ابتلا به بیماری دیابت می گذرد، 5/4 درصد شانس گرفتاری به ناتوانی جنسی افزایش می یابد. یعنی در مردیکه به مدت 10 سال دارای دیابت بوده است، شانس ابتلا به ناتوانی جنسی 45 درصد است. البته فاکتورهای بسیار زیادی هستند که به عنوان عوامل مداخله گر می توانند این میزان را کم یا زیاد بکنند. هر قدر کنترل دیابت بهتر باشد، از شدت و میزان عوارض آن کاسته می شود.
افزایش چربی خون: امروزه مشخص شده است که خود ناتوانی جنسی می تواند دلیلی بر وجود چربی خون بالا در فرد باشد. مردانیکه مبتلا به ناتوانی جنسی هستند، میزان بیماریهای عروقی قلب در آنها بیشتر از مردان طبیعی است. افزایش چربی خون سبب مسدود شدن عروق و کاهش میزان جریان خون عضو مربوطه می شود.
افزایش فشارخون: در مردانیکه مبتلا به پر فشاری خون هستند، میزان ناتوانی جنسی بیشتر از افراد طبیعی است. بعضی از داروهاییکه برای فشارخون مصرف می شوند، خودشان می توانند سبب اختلال جنسی شوند، ولی خود فشارخون بصورت مستقل مرد را مستعد ابتلا، به اختلال نعوظ می کند. میزان شیوع ناتوانی جنسی کامل در مردان مبتلا به فشارخون که بعضی از انواع داروهای ضد فشارخون را مصرف می کنند، 3 برابر مردان با فشارخون طبیعی است. عده ای از داروهای ضد فشارخون دارای اثرات سوء بر روی عملکرد جنسی می باشند، ولی افراد مبتلا به فشارخون که دارو مصرف می کنند، به هیچ وجه نباید دارو را سرخود قطع نمایند، بلکه باید این داروها با مشورت پزشک معالج در صورت امکان با داروهای دیگری جایگزین شوند. اولویت داشتن فشارخون طبیعی است.
سکتة مغزی: سکتة مغزی سومین علت مرگ می باشد و 5/5 میلیون نفر در دنیا مبتلا به آن هستند. هر قدر سن امید به زندگی بالاتر می رود، میزان بروز سکتة مغزی نیز افزایش می یابد. پس از سکتة مغزی، عملکرد جنسی، فعالیت جنسی و میزان رضایت از روابط زناشویی، دستخوش تغییرات عمده می شود. علت اختلال جنسی پس از سکتة مغزی مجموعه ای از عوامل جسمی و روانی می باشند. معمولاً افرادیکه دچار سکتة مغزی می شوند، یک عده علل زمینه ای، مانند فشارخون، دیابت، و بیماری قلبی- عروقی، دارند، و ممکن است قبل از سکتة مغزی، داروهای متعددی نیز مصرف نمایند. وجود بیماریهای زمینه ای منجر به سکتة مغزی و استفاده از برخی از داروها، از عوامل مستعد کنندة بروز اختلال جنسی هستند، بنابراین درصد مهمی از افراد مبتلا به سکتة مغزی، از قبل دارای درجاتی از اختلالات جنسی خواهند بود، که عوارض ناشی از سکتة مغزی، مزید بر علت شده و مشکلات عملکرد جنسی بیمار را بیشتر و شدیدتر می نمایند. حدود 48 درصد مردانیکه دچار سکتة مغزی می شوند، دارای درجاتی از اختلال در نعوظ می باشند، که در یک سوم آنها، این اختلال شدید است. تمایلات جنسی این افراد تقریباً طبیعی است، ولی چون توانایی جنسی آنها مختل شده است، بنابراین از نظر روحی خیلی تحت فشار قرار می گیرند.
ضایعات سیستم عصبی: هر نوع بیماری که سبب اختلال در سیستم عصبی بدن گردد، می تواند منجر به بروز اختلال در عملکرد جنسی شود. سردستة این بیماریها، ضایعات نخاعی و مغزی (مثلاً قطع نخاع بعلت تصادف)، بیماری MS و بیماری پارکینسون است. بیماری MS متأسفانه بیشتر افراد را سنین جوانی مبتلا می کند. خانمها دو برابر بیشتر از آقایان مبتلا می شوند، ولی شدت بیماری در مردان بیشتر است. حدود 70 درصد بیماران مبتلا به MS به نوعی از اختلال جنسی نیز مبتلا خواهند شد. حدود 50 درصد مردان دارای MS از اختلال در نعوظ رنج می برند. بیشترین علت اختلال در نعوظ، آسیب به سیستم عصبی بدن است، ولی عوامل روحی روانی و محدودیت حرکتی نیز در این بیماران، نقش مهمی را بازی می کنند. پارکینسون یک بیماری است که با تخریب پیشروندة سیستم عصبی همراه است. یک درصد مردم در طول زندگی مبتلا به پارکینسون می شوند. اختلالات جنسی در این بیماران بسیار شایع است. حدود 60 درصد این بیماران مبتلا به اختلال در نعوظ می شوند. تقریباً میزان شیوع اختلال در نعوظ در بیماران مبتلا به پارکینسون، دو برابر مردان طبیعی هم سن می باشد. بطور معمول چند سال طول می کشد که فرد مبتلا به MS یا پارکینسون دچار اختلال در نعوظ شود.
بیماریهای هورمونی: از بیماریهای هورمونی، هم کم کاری تیرویید و هم پرکاری تیرویید، می توانند سبب ایجاد اختلالات جنسی شوند. مهمترین علت هورمونی اختلال جنسی، کم کار غدد جنسی (بیضه ها) می باشد. علل هورمونی را هم می توان به راحتی تشخیص داد و هم می توان به راحتی درمان نمود. یکی از علل مهم کم کاری غدد جنسی، استفاده از داروهای هورمونی جهت بدن سازی توسط جوانان می باشد. کم کاری غدد جنسی ناشی از سوء مصرف داروهای هورمونی گاهاً چنان شدید است که دیگر غیر قابل برگشت می شود. لازم به ذکر است که هر عاملیکه سبب کم کاری غدد جنسی گردد، علاوه از ایجاد اختلال جنسی، می تواند منجر به آسیب به قدرت باروری مرد نیز گردد. افرادیکه جهت بدن سازی از مواد هورمونی استفاده می کنند، باید این نکته را به خاطر بسپارند که هر قدر عضلات آنها بطور کاذب با این داروها باد می کنند، به همان اندازه نیز بیضه های آنها تحلیل می روند. من جوانان بسیار زیادی را دیده ام که دور بازوی آنها شاید بیش از دور ران یک فرد عادی باشد، ولی بیضه های آنها کاملاً تحلیل و از بین رفته و اندازة کمتر از یک سنجد دارند. اینگونه افراد قدرت باروری خود را که همان بچه دار شدن است را تقریباً صد در صد از دست می دهند.
چاقی: چاقی میزان بروز اختلال نعوظ را تقریباً دو برابر می کند. چاقی به عنوان یک عامل مستقل در ایجاد اختلال نعوظ شناخته شده است. روش دقیق محاسبة وزن ایده آل محاسبة "شاخص وزن بدن" می باشد، که بدین صورت محاسبه می شود: وزن بر حسب کیلوگرم تقسیم بر مجذور قد بر حسب متر. مثلاٌ شاخص وزن بدن یک فرد با وزن70 کیلوگرم و قد 8/1 متر، برابر 6/21 خواهد بود. اگر شاخص وزن بدن مساوی یا کمتر از 25 باشد، طبیعی محسوب می شود. شاخص وزن بدن ما بین 30-26 نشاندهندة اضافه وزن است، و شاخص وزن بدن بیش از 30 چاقی محسوب می شود که مرضی است. یک سوم از مردان چاق مبتلا به اختلال نعوظ، فقط با کاهش وزن خود به وزن ایده آل، عملکرد جنسی طبیعی خواهند داشت و در دو سوم بقیه، درمان آسانتر خواهد بود.
لیست بیماریهاییکه فرد را مستعد ابتلا به اختلال جنسی می نمایند، بسیار طولانی است. در نوشته های فوق، فقط به بیماریهاییکه ما بین عامة مردم تقریباً شناخته شده اند، اشاره گردید. تغییرات در نحوة زندگی، مثل فعالیت بدنی، ترک سیگار، اصلاح رژیم غذایی، کنترل مناسب فشارخون، داشتن وزن ایده آل، استفاده از داروهاییکه کمتر اثر سوء بر روی عملکرد جنسی دارند، در کاهش بروز یا بهبود اختلالات جنسی این افراد بسیار کمک کننده است. سیگار کشیدن خطر بروز اختلال نعوظ در مرد را 50 درصد زیاد می کند. کشیدن سیگار بدترین نوع اختلال در نعوظ (نشت وریدی) را ایجاد می کند.
مطلب حایز اهمیت که می بایست در این قسمت ذکر شود، داروهایی است که در درمان اختلالات نعوظ در مردان بکار می روند. بعضی از این داروها علی رغم عوارض جانبی بالقوه خطرناک، در بسیاری از داروخانه ها بدون نسخه در اختیار مردم قرار می گیرند. بدتر از همه داروهایی هستند که در شبکه های ماهواره ای تبلیغ می شوند، علاوه از اینکه ترکیب اکثر آنها مشخص نیست، به راحتی با یک تلفن در اختیار مصرف کننده قرار داده می شوند. این داروها حتی در افراد طبیعی می توانند بسیار پر عارضه باشند، و در افرادیکه مبتلا به فشارخون، بیماریهای قلبی عروقی و یا سکتة مغزی هستند، عوارض بسیار بیشتر و خطرناکتر هستند. بنابراین تأکید می شود، از این نوع داروها به هیچ وجه بدون مشورت پزشک استفاده نشود. هر فرد بیماری داروی مخصوص به خود را لازم دارد، و نمی توان یک نسخه را به تمام بیماران پیچید.
در این قسمت جهت آگاهی، به چند نکتة مهم اشاره می کنم:
1. صرف ابتلا به هریک از بیماریهای مذکور، دلیل حتمی وقوع اختلال جنسی در آینده نمی باشد. داشتن هریک از بیماریهای فوق فقط شانس ابتلا به اختلال جنسی در آینده را نسبت به جمعیت طبیعی زیاد می کند که بسته به نوع بیماری، درصد آن خیلی کم یا خیلی زیاد خواهد بود.
2. هر فردیکه دارای یکی از بیماریهای فوق می باشد و نیز مبتلا به اختلال جنسی نیز است، دلیل بر این نیست که علت اختلال جنسی وی، بیماری کنونی او تلقی شود. علت اصلی، پس از بررسیهای دقیق مشخص می شود.
3. در افرادی که مبتلا به یک بیماری مساعد کننده جهت بروز اختلال جنسی هستند، با اتخاذ تدابیری می توان تا حدودی از ایجاد آن جلوگیری و یا حداقل موعد ظهور آنرا به تأخیر انداخت و نیز از شدت آن کاست.